ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و آن جا كه مى گويد: و رها كن آنان را كه كيش خويش را سرگمى و بازيچه گرفته اند و زندگى اين جهان ايشان را فريفته، با خواندن قرآن ايشان را يادآورى كن تا كسى به كارهاى خويش، خود را به نابودى نسپارد كه او را جز خداوند، ميانجى و دوست و سرپرستى نباشد و هرچه خواهد به جاى خود دهد از او نگيرند. آنان اند كه با كارها و ناسپاسى ها كه مى نمودند خويش را به نابودى مى سپارند ايشان را نوشابه اى است از آب جوشان و كيفرى دردناك انعام 70.

و آن جا كه مى گويد: هر كس در گرو آن چه كرده است مى ماند مگرراست روان كه در بهشت هايند و از تبهكاران مى پرسند: چه چيز شما را به دوزخ كشانيد- تا آن جا كه گويد-پس ميانجى گرى ميانجيان سودى به ايشان نرساند مدثر 38 تا 48

و آن جا كه گويد: ايشان را از آن روز نزديك بيم ده، همان هنگام كه دل ها با فروبردن خشم، نزديك گلوها رسيده و ستمگران نه دوستى دارند و نه ميانجى اى كه فرمان وى برده شود غافر 18

و آن جا كه مى گويد: گنهكاران را تشنه به سوى دوزخ مى رانيم ميانجى گرى اى ندارند مگر آن كس كه از خداى مهربان پيمانى گرفته باشد. مريم 87

به زبان دستور دانان تازى، استثناى به كار رفته در فراز بالا، منقطع است و خواست خداوند از پيمان نيز همان گواهى دادن به يگانگى او و ايستادن بر سر
آن به گونه اى شايسته است پس ميانجى گرى جز براى گروندگان به او پذيرفته نيست.

برگرديد به تفسير قرطبى 154/11، تفسير بيضاوى 48/2، تفسير ابن كثير 138/3، تفسير خازن 243/3

پس اگر هم گرفتيم كه ابوطالب "ع" بر كيش بت پرستى بوده- و پناه به خدا از اين سخن- در اين هنگام داستان آبكينه با همه فرازهائى كه از سخن خدا و برانگيخته او آورديم ناسازگار است، زيرا بر بنياد آن، پيامبر براى عمويش ميانجيگرى مى كند تا كيفر او سبك شود و در آبكينه جاى بگيرد. پس حديثى را كه با نامه خدا و آئين نامه روشن پيامبر، ناسازگار باشد بايد به دور افكند زيرا در گزارشى درست كه زنجيره آن را سرانجام به پيامبر پيوسته اند آمده است كه: پس از من حديث ها براى شما افزون مى شود پس اگرحديثى براى شما گزارش كردند آن را بانامه خداى برتر ازپندار روبرو كنيد پس هر چه با آن سازگار بود بپذيريد وهر چه ناساز بود نپذيريد

پس نبايد گول آن را خورد كه داستان آبكينه را بخارى آورده زيرا نگاشته او كه " صحيح " خوانده شده خرجين ياوه سرائى ها و گنجينه لغزش ها است كه اگر خداى برتر از پندار خواهد به هنگام گفتگو از آن، تو را از چگونگى كار- آگاه خواهيم ساخت.

/ 220