ترجمه الغدیر جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
سرور و پشتوانه ى خاندانش بود و پيشواى دودمانش
و پناه گاه استوارش در روز سختى
و پوشش نيرومند او در برابر دشمنان
و افسون او در برابر هماوردان.
چيست كه ارج و پايگاه او برتر باشد از آن چه
ياسين را همچون افسونى از چشم زخم به دور دارد و طاها را در پناه گيرد؟
در يارى پيامبر والا جايگاه چندان ايستادگى نمود. تا بنيادهاى اسلام استوار گرديد
در پاسدارى از آستان اوبه برترين گونه اى تلاش و پيكار نمود
تا كار پيامبر راهنما بالا گرفت
در برابر گزندهاى قرشيان ناسپاس با چنان دليرى اى نگهبان او بود
كه گردنكشان در برابر آن زبون گرديدند
با شكيبائى خود به هر درد سر و اندوهى چيرگى يافت
كه داستان پناهنده شدن به دره، خود گوشه اى از آن همه اندوه است
وه چه گرامى ياور و پشتيبان و سرپرستى
كه براى سرور مردمان مى بود
همين سرفرازى براى او بس كه ارجمندى سرپرستى نمودن
از دارنده پيام و خواننده به سوى خدا با او بود
زبان رساى او دستايشگرى وى
در برابر دشمنانش، از شمشير بران تر بود
او را از سروده ها و سخنان چندان هست
كه جهان را آكنده از روشنائى مى نمايد