ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در اين گزارش، هيچ نامى از ابوطالب نيست و مى رساند كه روى سخن

به بت پرستانى بوده كه مردم را از پيروى برانيگخته خداياقرآن باز مى داشته اند و با دورى گزيدن و ستيزه كردن با وى از او كناره مى گرفتند. و تو نيك مى دانى كه اين گونه رفتار بس ناسازگار است با آن چه از شيوه ابوطالب - سرور مكيان - آشكار گرديده كه پيامبر را پناه داد و يارى كرد و از او پاسدارى نمود و تا باز پسين دم مردم را به پيروى او خواند.

4 - از پرداخت اين آيه ارجمند، چنين برمى آيد كه خداى برتر از پندار با فرستادن آن مى خواهدكسانى از زندگان را نكوهش كند كه مردم را از پيروى پيامبرش باز مى دارند و خود نيز از او دورى مى جويندو اين همان شيوه زشت ايشان است كه به آن گونه آشكارا با برانگيخته خدا "ص" دشمنى مى نموده اند و چنان كه از گزارش قرطبى كه آورديم به روشنى برمى آيد در هنگام فرود آمدن اين فراز نيزايشان همان شيوه را داشته اند و آنگاه پيامبر "ص" ابوطالب را به فرود آمدن آيه آگاه كرده است.

از يك سوى نيز بخارى و مسلم - بر بنياد گزارشى كه بيايد - پنداشته اند كه اين سخن از خداى برتر از پندار: " تو نمى توانى هر كه را دوست مى دارى راه بنمائى و خدا است كه هر كه را خواهد راه مى نمايد 0 سوره قصص " درباره ابوطالب و پس از درگذشت او فرود آمده و بر اين بنياد اگر بگوئيم آيه " مردم را از او باز مى دارند و خود نيز از او دورى مى گزينند " كه درباره كسانى از زندگان فرود آمده درباره ابوطالب است، سخنى بى سرانجام بر زبان رانده ايم زيرا چنانچه در " الاتقان 17/1 " مى خوانيم سوره انعام كه آيه ياد شده نيز در آن است پس از سوره قصص و پنج سوره ديگرى كه بدنبال قصص فرود آمده بود فرود آمده - آن هم به گونه اى يك جا - پس چگونه مى توان آن را درباره ابوطالب

دانست كه - بر بنياد گزارش هاى خودشان در روشنگرى آيه اى ديگر - آن هنگام در دل خاك خفته و روزگارى دراز پيش از فرود آمدن آيه بالا درگذشته بود؟

5 - يك فرازى را كه به تنهائى دستاويز گرديده، همراه با فرازهاى پيشتر و دنباله آن بنگريم تا از روى هم رفته آن ها چه به دست آيد: " و برخى از آنان كسانى اند كه به گفتار تو گوش مى دهند و ما بر دلهاشان سرپوش ها نهاده ايم كه آن را در نمى يابند و در گوش هاشان سنگينى اى است هر نشانه اى كه ببينند به آن نمى گروند و چون پيش تو آيند با تو بگو مگو مى كنند 0كسانى كه كافر شده اند مى گويند اين سخنان به جز افسانه هاى پيشينيان چيزى نيست، و مردم را از "گوش دادن به" او باز مى دارند و خود نيز از او دورى مى كنند و بى آن كه بدانند جز خويشتن را در پرتگاه نيستى نمى افكنند. "

و اين گونه پرداخت سخن چنان كه مى بينى به روشنى مى رساند كه گفتار درباره بت پرستانى است كه به نزد پيامبر مى آمدند و با او بگو مگو مى كردند و نامه روشنگر او را به دروغ از افسانه هاى پيشينيان مى شمردند، و هم اينانند كه ديگران را از او و از گوش فرا دادن به نامه بزرگوارش باز مى داشتند و از وى كناره گيرى و دورى مى نمودند و آن گاه اين ويژگى ها كجا با ابوطالب جوردر مى آيد كه از آغاز تا زندگى اش چنين رفتارى نداشت و هرگاه نيز به نزد پيامبر مى آمد براى پاسدارى و نگهبانى از او بود آن هم با سخنانى از اين گونه:

" به خدا سوگند كه دست ايشان با همه گروهشان هرگز به تو نخواهد رسيد تا آن گاه كه من به بسترخاك سپرده شوم "

و هرگاه نيز از او ياد مى كرد - با سخنانى به اين گونه - برانگيختگى او را يادآور مى شد:

" آيا نمى دانيد كه ما محمد را پيامبرى همچون موسى يافته ايم

كه در نامه هاى نخستين نوشته شده است؟ "

و هرگاه نيز از نامه آسمانى او ياد مى كرد آواز به چنين سخنانى برميداشت:

" يا بگرويد به نامه اى شگفت

كه بر پيامبرى همچون موسى يا يونس فرود آمده است. "

/ 220