ترجمه الغدیر جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 15

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

44 - يك بار كه على سخنرانى كرد در گفت بدانيدكه بهترين مردم پس از پيامبر ايشان "ص" ابوبكر راست رو است و آن گاه عمر- جدا كننده راست و ناراست از يكديگر- و آن گاه عثمان- دارنده دو فروغ-و آن گاه من و به راستى كه من آن را در گردن شما و پشت سرتان افكندم پس شما را بر من جاى چون و چرا نيست

45 - از على درباره ياران برانگيخته خدا"ص" بپرسيدند و گفتند درباره بوبكرپسر ابوقحافه آگاهى هائى به ما ده. گفت او مردى است كه خداوند به زبان جبرئيل "ع" و به زبان محمد "ص" اورا صديق "- راست رو" ناميد، او جانشين برانگيخته خدا "ص" بود كه چون وى او را به پيشوائى ما در كار كيش خود پسنديد ما هم به پيشوائى او بر خود در كارهاى اين جهان خرسندى داديم.

46 - آورده اند كه على به خدا سوگند مى خورد كه خداى برتر از پندار نام بوبكر را از آسمان، صديق "- راست رو" فرو فرستاد.

47 - از زبان على آورده اند: نخستين مردى كه به اسلام گرويد بوبكر بود و نخستين كسى كه به سوى خانه خدا نماز گزارد على پسر ابوطالب بود.

48 - عبدالرحمن پسر ابو زناد از زبان پدرش آورده است كه مردى روى آورد و مردم را كنار زد تا در برابر على پسر ابوطالب بايستاد و گفت: اى فرمانرواى گروندگان از چه روى بود كه ياران پيامبر "از مهاجر و انصار" ابوبكر را پيش انداختند با آن كه برجستگى هاى تو درخشان تر بود و پيشينه ات بيشتر و اسلامت پيش تر- او گفت اگر تو از تيره قريش باشى به گمانم از پناهندگانى. گفت آرى گفت اگر نه اين بود كه هر كس به آئين ما گرويد پناهنده به خدا است
البته تو را مى كشم واى بر تو ابوبكر در چهار برترى بر من پيشى گرفت كه آنها را به من ندادند و خود بر آن ها دست نيافتم: در پيشوائى برمن پيشى جست - پيش گامى او در پيشوائى- پيشگامى او در كوچيدن به مدينه، ودر همراهى با پيامبر در آن شكاف كوه، و در آشكار ساختن اسلام... گزارشى دور و دراز است كه در آن آمده: هيچ كس را نبينم مرا بر بوبكر برترى دهد مگر كيفر بايسته براى دروغ زنان را كه تازيانه باشد به وى مى چشانم.

49 - از زبان على آورده اند كه جبرئيل "ع" به نزد پيامبر "ص"شد و او "ص" پرسيد چه كسى با من كوچ كند؟ گفت بوبكر و او راست رواست- اين گزارش با پرداخت ديگر نيز گذشت.

50 - پس از 6 روز از درگذشت پيامبر"ص"، بوبكر و على بديدار آرامگاه او شدند، پس على به بوبكر گفت: اى جانشين برانگيخته خدا "ص" تو پيش بيفت بوبكر گفت من بر مردى پيش نمى افتم كه از برانگيخته خدا "ص" شنيدم درباره او مى گفت پايگاه على در برابر من همچون پايگاه من است در برابر خداى من پس على گفت از برانگيخته خدا "ص" شنيدم مى گفت: هيچ يك از شما نبود مگر اينكه سخن مرا دروغ شمرد بجز بوكر- و هيچ يك از شما شب را به بامداد نرسانيد مگر بر در او "دريچه دل او" تاريكى اى است مگر در بوبكر. بوبكر گفت تو شنيدى كه برانگيخته خدا اين را گفت؟گفت آرى پس بوبكر دست على را گرفت و با هم به درون آمدند.

/ 220