به او (بلقيس ) گفته شد: وارد قصر شو! پس چون آن را ديد، پنداشت بركه آبي است ، (براي عبور) جامه از ساق پايش برگرفت ، (تا تر نشود. سليمان به او) گفت : (اين جا آبي نيست ،) بلكه قصري از شيشه و بلور صيقلي است . (ملكه ي سبا) گفت : پروردگارا! من به خودم ظلم كردم و (اكنون ) همراه سليمان ، در برابر پروردگار جهانيان سر تسليم فرود آورده ام .
نکته ها
كلمه ي ((صرح ))، به معناي فضا يا قصر بزرگ است . ((لجّه)) يعني متلاطم و متراكم ، و ((ممرّد)) به معناي صاف است .
پيام ها:
1- مقام رسالت ، با جلال و شكوه و حكومت منافاتي ندارد. (قيل لها ادخلي الصّرح )2- در ارشاد وتبليغ ، هر كس را بايد به شيوه اي هدايت كرد. (قيل لها ادخلي الصّرح ) با مرفّهان ، جوري برخورد نكنيم كه خيال كنند ايمان به معناي فقر است .3- امكانات مادّي بايد در خدمت تبليغ دين قرار گيرد. (قيل لها ادخلي الصّرح ) با اهداف سليمان گونه مي توان از صنعت و امكانات مادّي ، براي ارشاد و هدايت ديگران كمك گرفت . 4- از مهمانان كافر با حسن خلق پذيرايي كنيد. (قيل لها ادخلي الصّرح )5- شأن افراد را در پذيرايي ها حفظ كنيد. (قيل لها ادخلي الصّرح )6- گاهي انسان مي بيند، امّا اشتباه تشخيص مي دهد. (خطاي چشم ) (حسبته لجّه)7- كاخ نشينان كافر را در برابر صنعت و ابتكار و هنر و زيبايي هاي نظام خود، به كرنش واداريد. (صرح ممرّد من قوارير)8- سابقه ي آينه كاري و استفاده از شيشه در معماري ، به زمان حضرت سليمان بر مي گردد. (صرح ممرّد من قوارير)9- پذيرفتن حق ّ، نشانه ي حريّت است نه ضعف . (رب ّ ظلمت نفسي )10- وابستگي و دلبستگي به غير خدا و پرستش غير او هر كس و هر چه باشد ظلم است . (ظلمت نفسي )11- توبه ي واقعي آن است كه گذشته ها را با اقرار جبران كنيم و راه آينده را با چراغ هدايت الهي طي كنيم . (ظلمت نفسي و أسلمت مع سليمان )12- داشتن نام و نان و عنوان و اطرافيان ، شمارا در اقرار به حق ّ و تغيير عقيده اسير نكند. (ظلمت نفسي و أسلمت ) 13- تكامل ، مراحلي دارد: مرحله ي نخست : خروج از ظلمت و مرحله ي بعد ورود در نور است . (ظلمت نفسي و أسلمت مع سليمان )14- روح ايمان ، همان تسليم است . (هم سليمان در دعوتنامه ي خود به آن اشاره دارد: (وأتوني مسلمين ) و هم ملكه ي سبا در پايان كار مي گويد: (أسلمت )15- ايمان ، تسليم شدن در برابر خالق هستي است ، نه در برابر خلق ، گرچه سليمان باشد. (أسلمت للّه )16- زن در انتخاب عقيده و اظهار آن مستقل است . (أسلمت للّه )17- ايمان به تنهايي كافي نيست ، با اوليا و انبيا همراه بودن انسان را بيمه مي كند. (أسلمت مع سليمان للّه )18- در برابر پيوندهاي سياسي ، اقتصادي ، نظامي و خانوادگي ، پيوندهاي الهي و مقدّس نيز يافت مي شود. (مع سليمان )19- زر و زيور افراد وارسته را سيراب نمي كند، گمشده ي آنان دستيابي به سرچشمه ي هستي است . (أسلمت ... للّه رب ّ العالمين )20- هدف حكومت انبيا، دعوت به سوي خداوند است ، نه كشورگشايي . ملكه ي سبا نيز اين حقيقت را فهميد، لذا در پايان سخنش گفت : (أسلمت مع سليمان للّه رب ّ العالمين )