آيه: 81 وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ - تفسیر نور سوره النمل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره النمل - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 81 وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ

ترجمه :

تو هدايت كننده كوران از گمراهيشان نيستي ; تو فقط مي تواني سخن خود را به گوش كساني برساني كه به آيات ما ايمان آورده اند و در برابر حق ّ تسليم هستند.

نکته ها

مرگ و حيات در فرهنگ قرآن ، هم به مرگ و حيات طبيعي و مادّي گفته مي شود و هم به مرگ و حيات معنوي .

قرآن ، كساني را كه تحت تأثير كلام حق ّ قرار نمي گيرند، مرده مي داند ((انّك لا تسمع الموتي )) چنانكه مكرّر مي فرمايد: شهدا را مرده ندانيد، آنان زنده و شادمانند و به يكديگر نويد مي دهند و از رزق الهي كاميابند. بنابراين ، زنده هاي سنگدل و لجوج ، مرده اند، و شهيدان كه از دنيا رفته اند، زنده اند. بهتر است مسئله را كمي باز و روشن كنيم :.

مراحل حيات .

حيات ، داراي مراحلي است :.

1- حيات نباتي . قرآن مي فرمايد: (يحيي الارض بعد موتها) (515) خداوند زمين را بعد از مرگ به وسيله ي باران زنده مي كند.

2- حيات حيواني . قرآن مي فرمايد: (يحييكم ) (516) ما به شما حيات داديم .

3- حيات روحي . (لينذر من كان حيّا) (517) تا افراد زنده را هشدار دهي . يعني كساني كه عقل و فطرت سالم دارند ونيز مي فرمايد: دعوت انبيا براي حيات شماست ، (دعاكم لمايحييكم ) (518)

4- حيات سياسي واجتماعي . (ولكم في القصاص حياه) (519) اگر با اجراي حكم قصاص ، عدالت برقرار كرديد، جامعه زنده است (وگرنه جامعه ي مرده اي داريد).

5- حيات اخروي . (ياليتني قدّمت لحياتي ) (520) اي كاش براي حيات و زندگي حقيقي در آخرت چيزي مي فرستادم و ذخيره اي مي اندوختم . پاسخ يك اشكال .

در تفسير نمونه (521) مي خوانيم : فرقه ي وهّابيون ، آيه ي ((انّك لاتسمع الموتي )) را دستاويز تفكّر انحرافي خود قرار داده ، مي گويند: پيامبر اكرم از دنيا رفته وهيچ سخني را نمي شنود، بنابراين معنا ندارد كه ما پيامبر را زيارت كنيم وخطاب به او مطالبي را بيان كنيم .

پاسخ فرقه ي مذكور اين است كه آيه در مقام يك تشبيه اجمالي است ; نظير تشبيه قلب سنگدلان به سنگ در تأثير ناپذيري ، (قلوبكم ... كالحجاره) (522) نه اينكه قلب آنان در همه چيز مثل سنگ است ، زيرا قرآن ، حيات برزخي را درباره ي شهدا پذيرفته ونسبت به آن ، رواياتي از شيعه و سنّي نقل شده است :.

1- محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهديه السنيه ، ص 41، مي گويد: پيامبر بعد از وفاتش داراي حيات برزخي ، برتر از حيات شهداست و سلام كساني را كه به او سلام مي دهند مي شنود.

2- روايات فراواني در كتب شيعه واهل سنّت ، در اين زمينه آمده است كه پيامبر و امامان : سخن كساني را كه بر آنها از دور و نزديك ، سلام مي دهند مي شنوند و پاسخ مي دهند و حتّي اعمال مردم بر آنان عرضه مي شود.. (523)

3- ما خود شاهد هزاران نمونه از توسلاتي هستيم كه عين سخن و درخواست افراد متوسّل ، لباس عمل پوشيده است .

4- در صحيح بخاري مي خوانيم : رسول خدا (ص ) با كفّار هلاك شده ي جنگ بدر گفتگو مي كرد و همين كه مورد سؤال عمر قرار گرفت ، فرمود: ((والّذي نفس محّمد بيده ما انتم باسمع )) به خدايي كه جانم در دست اوست ، شما از آنان شنواتر نيستيد.. (524)

5- حضرت علي (ع) در پايان جنگ جمل فرمود: لاشه ي كعب بن سور را بنشانند، سپس به او كه هلاك شده بود فرمود: واي بر تو كه علم و دانش ، تو را سودي نبخشيد و شيطان تو را گمراه كرد و به دوزخ فرستاد.. (525)

پيام ها:

1- كار كوردلان را به خداوند واگذار كن . (فتوكّل ... انّك لا تسمع الموتي )

2- اگر شنونده سنگدل باشد، سخن حق ّ از گوينده ي پاك و شايسته نيز در او اثري ندارد. آري ، لامپ سوخته با اتّصال به هيچ برقي روشن نمي شود. (انّك علي الحق ّ المبين انّك لا تسمع الموتي ) بر سيه دل چه سود خواندن وعظنرود ميخ آهنين در سنگ

3- بي اثر بودن تبليغ پيامبران ، به خاطر ابهام در كار نيست ، بلكه به خاطر كوردلي منكران است . (انّك علي الحق ّ المبين انّك لا تسمع الموتي )

4- ايمان به منزله ي روح در كالبد است . كساني كه با ديدن معجزه وشنيدن منطق ، ايمان نمي آورند، لاشه اي بي روح و مرده هستند. (انّك لا تسمع الموتي ) آري حق ّ شنوي و حق ّ پذيري ، نشانه ي سلامت روح است .

5- اگر انسان به يقين برسد، اعراض مردم در او اثري ندارد. (انك علي الحق المبين ولّوا مدبرين )

6- افراد كر مي توانند با اشاره چيزي بفهمند، ولي افراد شنوا كه به حقيقت پشت كرده واز اهل حق ّ دور شده اند، اشارات را هم نمي فهمند. (ولّوا مدبرين )

7- بدتر از اعراض ، تداوم اعراض است . (ولّوا مدبرين )


515-عنكبوت ، 5
516-جاثيه ، 26
517-يس ، 70
518-انفال ، 24
519-بقره ، 179
520-فجر، 24
521-تفسير نمون
522-بقره ، 74
523-كشف الارتي
524-صحيح بخاري
525-شرح نهج ا

/ 94