حرم امن - حج و حرمین شریفین در تفسیر نمونه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج و حرمین شریفین در تفسیر نمونه - نسخه متنی

ب‍ا م‍ق‍دم‍ه‌ ناصر م‍ک‍ارم‌ ش‍ی‍رازی‌؛ ب‍ه‌ ک‍وش‍ش‌: ع‍ل‍ی‌ ق‍اض‍ی ‌ع‍س‍ک‍ر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حرم امن

أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللهِ يَكْفُرُونَ(67)

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ(68)

وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ(69)

67ـ آيا نديدند كه ما حرم امنى براى آنها قرار داديم، در حالى كه مردم را در اطراف آنها (در بيرون اين حرم) مى ربايند؟ آيا به باطل ايمان مى آورند و نعمت خداوند را كفران مى كنند؟

68ـ چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خداوند دروغ مى بندد، يا حق را پس از آنكه به سراغش آمد تكذيب مى كند؟ آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟

69ـ و آنها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند، قطعا هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است.

شأن نزول:

در تفسير در المنثور، ذيل آيه مورد بحث از ابن عباس چنين نقل شده است گروهى از مشركان گفتند: اى محمد! اگر ما داخل در دين تو نمى شويم، تنها به خاطر اين است كه
[
(1)1 . عنكبوت

]

مى ترسيم مردم ما را بربايند (و به سرعت نابود كنند) چون جمعيت ما كم است و جمعيت مشركان عرب بسيارند، به محض اينكه به آنها خبر رسد كه ما وارد دين تو شده ايم، به سرعت ما را مى ربايند و خوراك يك نفر از آنها هستيم! در اينجا آيه: { أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّا... }نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

در آيات گذشته نيز به اين بهانه مشركان، به صورت ديگرى اشاره شده بود كه ما مى ترسيم اگر اظهار ايمان كنيم و به دنبال آن هجرت نماييم، زندگى ما مختل شود كه قرآن از طرق مختلف به آنها پاسخ گفت.

در آيات مورد بحث قرآن، از طريق ديگرى به آنها پاسخ مى گويد و مى فرمايد: «آيا آنها نديدند كه ما براى آنها حرم امنى قرار داديم (سرزمين پاك و مقدس مكه) »; { أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً... .

در حالى كه عرب در ناامنى به سر مى برند و در بيرون اين سرزمين انسان ها را مى ربايند، همه جا غارت است و كشتار، اما اين سرزمين همچنان امن و امان باقى مانده است; { ...وَ يُتَخَطَّفُ النّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ... .

خداوندى كه قادر است در اين درياى متلاطم و طوفانى سرزمين حجاز، حرم مكه را همچون جزيره اى آرام و امن و امان قرار دهد، چگونه قدرت ندارد آنها را در برابر دشمنان حفظ كند؟ و چگونه آنها از اين مردم ضعيف و ناتوان در برابر خداوند بزرگ و قادر متعال وحشت دارند؟! «آيا با اين حال آنها به باطل ايمان مى آورند و نعمت خدا را كفران مى كنند؟!»; { أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللهِ يَكْفُرُونَ .

كوتاه سخن اينكه خداوندى كه مى تواند در ميان يك سرزمين گسترده بحرانى، كه جمعى از مردم نيمه وحشى در آن سكونت دارند يك منطقه كوچك را در امنيت فرو برد، چگونه نمى تواند انسان هاى مؤمن را در ميان انبوهى كافر و بى ايمان حفظ كند؟ پس از ذكر اين دليل روشن، در آيه بعد چنين نتيجه گيرى و جمع بندى مى كند: «آيا كسى ظالم تر از آنها كه بر خداوند دروغ مى بندند، يا حق را پس از آن كه به سراغشان آمد انكار مى كنند، پيدا مى شود؟!»; { وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُ... .

ما دلايل آشكارى براى شما اقامه كرديم كه جز «الله» شايسته پرستش نيست. اما



شما بر خداوند دروغ مى بنديد و شريكانى براى او مى تراشيد و حتى مدعى هستيد كهاين يك برنامه الهى است! از سوى ديگر قرآنى بر شما نازل كرديم كه نشانه هاى حق در آن است، اما شما همه اينها را ناديده گرفته و پشت سر افكنديد، آيا ظلم و ستمى از اين برتر تصور مى شود؟ ظلم بر خويشتن و ظلم بر همه انسان ها، چرا كه شرك و كفر، ظلم عظيم است.

به تعبير ديگر آيا ظلم به معنى وسيع كلمه جز انحراف و خارج ساختن چيزى از محل شايسته اش است؟ آيا بدتر از اين پيدا مى شود كه انسان يك مشت سنگ و چوب بى ارزش را هم رديف خالق آسمان هاو زمين قرار دهد؟ به علاوه شرك، خمير مايه همه مفاسد اجتماعى است و ستم هاى ديگر در واقع از آن سرچشمه مى گيرد، هواپرستى، مقام پرستى و دنياپرستى هر كدام نوعى از شرك است.

ولى بدانيد عاقبت شومى در انتظار مشركان است، «آيا محل و جايگاه كافران دوزخ نيست؟»; { أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ .

قابل توجه اينكه در 15 مورد از قرآن مجيد افرادى به عنوان ظالم ترين مردممعرفى شده اند كه همه آنها با جمله استفهاميه من اظلم (استفهام انكارى) شروعشده است.

دقت در اين آيات نشان مى دهد كه آيات مزبور گرچه مسائل متنوعى ظاهراً در آنها مطرح است، اما همه آنها به ريشه شرك بازمى گردد، بنابر اين هيچ تضادى در ميان آنها نيست.

آخرين آيه مورد بحث كه در عين حال آخرين آيه سوره عنكبوت استواقعيت مهمى را بيان مى كند كه عصاره اى از تمام اين سوره و هماهنگ با آغازآن است.

مى فرمايد: راه خدا گرچه مشكلات فراوان دارد، مشكل از نظر شناخت حق، مشكل از نظر وسوسه هاى شياطين جن و انس، مشكل از نظر مخالفت دشمنان سرسخت و بى رحم و مشكل از نظر لغزشهاى احتمالى، اما در اينجا يك حقيقت است كه به شما در
[
(1)1 . براى توضيح بيشتر به جلد پنجمـ ذيل آيه 21 سوره انعام ـ مراجعه فرماييد.]

برابر اين مشكلات نيرو و اطمينان مى دهد و حمايت مى كند و آن اينكه: «كسانى كه در راه ما جهاد كنند ما آنها را به طرق خويش هدايت مى كنيم، و خداوند با نيكوكاران است»; { وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ .

سوگند به اين شهر مقدس
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ(1)

وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ(2)

وَ والِد وَ ما وَلَدَ(3)

لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ فِي كَبَد(4)

أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ(5)

يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً(6)

أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ(7)

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

1ـ قسم به اين شهر مقدس (مكه).

2ـ شهرى كه تو ساكن آن هستى!

3ـ و قسم به پدر و فرزندش (ابراهيم خليل و اسماعيل ذبيح).

4ـ كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او مملو از رنج ها است).

5ـ آيا او گمان مى كند كه هيچكس قادر نيست بر او دست يابد؟!

6ـ مى گويد: مال زيادى را (در كارهاى خير) تلف كرده ام!

7ـ آيا گمان مى كند هيچكس او را نديده (و نمى بيند)؟

سنت قرآن در بسيارى از موارد بر اين است كه بيان حقايق بسيار مهم را با سوگند شروع مى كند، سوگندهايى كه خود نيز سبب حركت انديشه و فكر و عقل انسان است،
[
(1)1ـ تفسير نمونه، ج16، ص348
(2)2 . بلد

]

سوگندهايى كه ارتباط خاصى با همان مطلب مورد نظر دارد.

/ 96