توحید نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
به اين عظمت ادراك كردن و بعد هم احساس ميل پرواز به سوي او ، اين احساس چيزي نيست كه در دوره امروز در بشر پيدا شده باشد ، قرائن نشان مي دهد كه از اوايل تمدن بشر خدا به اين صفت در ميان بشر درك شده بود ، چون يك احساس بوده در مردم وجود داشته است .مي گويد : " ابتداي اين مذهب و آثار شروع به آن به اوايل شروع تمدن بشري مي رسد ، مثلا در مزامير داوود گفته هاي بعضي انبيا و نيز از قراري كه از نوشته هاي بزرگ شوپنهاور برمي آيد بودائيزم نيز حاوي جوهر اين مذهب است " . درباره كتاب يهوديها و انجيل مي گويد اينها خدا را در يك حد پاييني معرفي كرده اند ، خدا را در شكل يك انسان تصوير كرده اند ولي در مزامير داوود و در بودائيزم - آن طور كه من در كتابهاي شوپنهاور خوانده ام - اين احساس مذهبي آفرينش كاملا منعكس است . " نوابغ مذهبي اعصار گذشته به وسيله اين نوع احساس مذهبي كه نه اصول دين مي شناسد ( 1 ) و نه خدايي كه به تصور آدميان درآيد مشخص شده است .آنها خدا را به همين عظمت و بزرگي درك كرده اند به طوري كه اكنون هيچ كليسايي وجود ندارد كه اصول آموزش آن متكي بر اين عقيده باشد ( 2 ) به اين معنا كه فقط در بين بدعت گذاران قرون ( 3 ) مي توان به طور صريح اشخاصي را يافت كه مملو از عاليترين احساسات اين مذهب بوده و در احوال مختلف مورد احترام معاصرين خويش قرار گرفته اند " . باز دو مرتبه به كليسا مي زند : " حال اگر اين مذهب تصور صحيحي از خدا و علم لاهوت به دست نمي دهد ، چگونه و به چه وسيله به ديگران تبليغ مي شود ؟ به نظر من اين مهمترين وظيفه هنر و علم است كه اين حس را برانگيزد و آن را در وجود آنها كه صلاحيت دارند زنده نگاه دارد " .