اختلاف ، نه تبعيض - توحید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توحید - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

براي خودش قطع نظر از هر چيز ديگري كه در دنيا باشد وجود دارد . به اين معنا همه چيز خوب است ، يعني هر چيزي خودش براي خودش و نسبت به هدفها و كمالات خودش در دنيا خوب است . و اما از جنبه رابطه اي كه اشياء با يكديگر پيدا مي كنند ،اينجاست كه منقسم به دو قسمت مي شوند : نافع و ضار ، يعني يك وقت هست كه يك شي ء شي ء ديگر را در كمالات وجودش ياري مي دهد ، كمك مي كند ، اين مي شود نافع و مفيد ، و يك وقت هست كه برعكس ، مزاحم اوست ، آن وقت براي او مي شود ضار و مضر ، آن وقت اين براي او ، به اضافه و نسبت به او بد است .

اختلاف ، نه تبعيض

اين مقدار اختلافها و تفاوتها ميان اشياء پيدا مي شود ، اما همان طور كه عرض كرديم در خلقت اختلاف هست اما تبعيض وجود ندارد . تبعيض يعني اينكه دو شي ء كه براي هر دوي آنها امكاناتي وجود داشته باشد ، اين امكان را به يكي بدهند و به ديگري ندهند ، چنين چيزي [ در خلقت ] نيست . هر موجودي در هر مرتبه اي كه هست ، در هر حدي كه براي آن ممكن است خير از ناحيه پروردگار [ به او ] برسد ، مي رسد . اگر اختلافي در ميان اشياء هست ، اختلافي است كه از ناحيه امكانات ذاتي خود اشياء است ، تفاوتهاي ذاتي خود اشياء كه امكان ندارد آن در جائي كه هست بيش از آنچه دارد داشته باشد و اين در جايي كه هست بيش از آنچه دارد داشته باشد .

راز اختلافها و تفاوتها

آيا در اين زمينه ( راز اختلافها و تفاوتها ) مطلبي در قرآن هست يا نيست ؟ آيه اي در قرآن است كه روي اين آيه علما از قديم الايام زياد بحث كرده اند . مطلب به صورت يك مثل ذكر شده است . آيه در سوره رعد است ، مي فرمايد : " انزل من السماء ماء فسالت اودية بقدرها فاحتمل السيل زبدا رابيا و مما يوقدون عليه في النار ابتغاء حلية او متاع زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض " ( 1 ) . بعد در آخرش مي فرمايد : " كذلك يضرب الله الامثال " ( 1 ) . خداوند حقايق را به صورت تمثيل اين طور بيان مي كند . حال ترجمه آيه : آبي را از آسمان فرود آورد . سپس سيلها در واديها ( 2 ) روان شد ، ولي هر وادي به اندازه خودش از اين آب در برگرفت . [ به عبارت ديگر ] واديها و رودخانه هايي هر كدام به اندازه خودشان سيلان پيدا كردند ، يعني آب را گرفتند ،مثل باراني كه در كوهستان مي بارد ، بعد در جويها و رودخانه ها جاري مي شود . پس از آنكه آب به جريان و حركت مي افتد ، اين سيل و اين آب فراوان جاري كفي ( 3 ) را بر روي خودش ، به دوش خودش حمل مي كند ( 4 ) ، يك كفي از داخل اين سيل بالا مي آيد و روي اين سيل را مي گيرد

نظير اين كف در اشياء و در فلزاتي كه شما از آنها زينت و زيور يا اسباب و آلات مي سازيد [ وجود دارد ] . زيور و زينت مثل طلا و نقره ، و اسباب و آلات مثل چيزهايي كه معمولا از آهن مي سازند ، اينها را هم وقتي كه مي گدازند . بر رويشان كفهايي مي ايستد ،يعني از نظر اينكه كفي بيايد روي ماده اصلي را بگيرد ، فلزات هم در حال ذوب شدن ، در حالي كه مي خواهند از آنها يك چيز مفيدي بسازند ، روي آنها را يك ماده زايدي مي گيرد كه از آن تعبير به " زبد " مي كردند . بعد مي فرمايد : " كذلك يضرب الله الحق و الباطل " . " يضرب " را در اينجا معني كرده اند : " يثبت " و درست است .

خداوند حق و باطل را اين طور مي آفريند ، اين طور ايجاد مي كند ، نه اينكه اين طور مثل مي زند ، " كذلك يضرب الله الامثال " . بعدا مي آيد . خداوند حق و باطل را اين طور در عالم به وجود مي آورد : آن كه حق و حقيقت و خير و خوبي است ،مثلش مثل همان آبي است كه از آسمان مي آيد : خالص ، پاك . مثل اشياء از نظر مقداري كه از حق و از خير و خوبي داشته باشند ، مثل واديهاست كه ظرفيتها مختلف است ، هر كدام به اندازه ظرفيت خودش از اين آب مي گيرد ، نمي تواند بيشتر بگيرد . گفت :

1. رعد / 17 .

2. وادي يعني رودخانه ، جوي .

3. " زيد " يعني كف ، كفي كه روي آب است . كره را كه در عربي مي گويند " زبد " ، از اين جهت است كه وقتي دوغ را مي زنند ، دوغ كه از چربي جدا مي شود ، چربي به حالت كف كردگي روي آن مي ايستد ، ولي اصل معني " زبد " همان كف است .

4. " احتمل " از ماده " حمل " به معني به دوش گرفتن است .

/ 112