نظر فلاسفه و روان شناسان جديد

نظر فلاسفه و روان شناسان جديد - توحید نسخه متنی

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلي است از حافظ و حاجي سبزواري آن را استقبال كرده است . در اين زمينه ، ديگر زبان شعراي ما پر است و نمي خواهيم واردش بشويم . فقط همين قدر مي خواهيم اشاره كنيم به اين مطلب كه عرفا عشق الوهي را در فطرت همه انسانها مي دانند .

حتي راجع به آيه " و قضي ربك الا تعبدوا الا اياه " ( 1 ) ( خدا حكم كرده است كه جز او هيچ چيزي را پرستش نكنيد ) - براي اينكه بدانيد كه مطلب را تا كجاها برده اند - عرفا يك حرفي گفته اند كه داد و قال فقها را بلند كرده اند عرفا گفتند اين قضا قضاي تكويني است و اجتناب ناپذير است ( اتفاقا از ابن عباس هم روايتي در همين زمينه هست ) يعني براي بشر امكان ندارد غير خدا را پرستش كند . مي گويد پس بت پرست چيست ؟ مي گويد بت پرست هم خودش نمي داند خدا را پرستش مي كند ، طبيعتش او را به دنبال خدا راه انداخته است ولي اشتباه در تطبيق مي كند . در همين جا يك حرفهايي زدند كه ديگر سرو صدا هم راه انداخته :

مسلمان گر بدانستي كه بت كيست يقين كردي كه دين در بت پرستي است اين يك طنزي به اين مطلب است ، نه اينكه بخواهد بت پرستي به اين مفهوم كثيفش را تأييد كند . مي خواهد بگويد آن بت پرست هم در واقع خداپرست است ، يعني آن حس پرستش واقعي خداست كه او را به اين طرف و آن طرف كشانده ، منتها خدا را گم كرده ، معبود واقعي خودش را گم كرده ، حقيقت را گم كرده ، به مجاز چسبيده اما علت چسبيدنش به مجاز ، آن حس واقعي است كه او را به دنبال حقيقت روان كرده است .