" الهام " از ديدگاه علماي جديد
وقتي كه ما در كلمات علماي جديد اين حرف را ديديم ، بيشتر تعجب كرديم ، يعني به اين حرف ايمان پيدا كرديم ، اينشتين در مقدمه كتاب خلاصه فلسفي نظريه اينشتين به اين مطلب تصريح مي كند كه تجارب مولد فرضيات نيست ، بلكه اين فرضيات است كه تجارب را به دنبال خودش مي كشاند ، و تصريح مي كند كه فرضيه هاي بزرگ دنيا همانهايي است كه در يك حالتي يك مرتبه به ذهن دانشمند القاء و الهام شده است ، او حتي تعبير الهام و اشراق مي كند ، يك مرتبه به ذهن دانشمند الهام شده ، بعد از الهام رفته روي آن تجربه كرده ، ديده درست است ، اينشتين مي گويد عامل اصلي پيدايش نظريات ، آن الهاماتي است كه احيانا به دانشمندان مي شود ، در كتاب انسان موجود ناشناخته كه كتاب بسيار محققانه اي است ، الكسيس كارل كه از دانشمندان طراز اول جهان شناخته شده است ، يك فصل عليحده اي تحت عنوان " اشراق و الهام " دارد كه من قسمتي از آن را اينجا نوشته ام و برايتان نقل مي كنم . مي گويد : " به يقين اكتشافات علمي ، تنها محصول و اثر فكر آدمي نيست .نوابغ علاوه بر مطالعه و درك قضايا از خصايص ديگري چون اشراق و تصور خلاقه برخوردارند . اشراق ، چيزهايي را كه بر ديگران پوشيده است مي يابد و روابط مجهول بين قضايايي را كه ظاهرا با هم ارتباطي ندارند مي بيند و وجود گنجينه هاي مجهول را به فراست درمي يابدو ( نوابغ ) بدون دليل و تحليل ، آنچه را كه دانستنش اهميت دارد مي دانند . . . دانشمندان را به دو دسته مي توان تقسيم كرد : يكي منطقي و ديگري اشراقي . . . علوم ترقي خود را مرهون اين دو دسته متفكر است . در علوم رياضي نيز كه اساس و پايه كاملا منطقي دارد ، معهذا اشراق سهم گرفته است " . بعد عده اي را نام مي برد ، مي گويد اينها رياضي دانان اشراقي هستند و عده اي ديگر را نام مي برد ، مي گويد اينها رياضي دانان منطقي هستند ، بعد چند جمله اي راجع به روشن بيني و تله پاتي صحبت مي كند ، اين طور مي گويد : " وجود روشن بيني و تله پاتي نيز يكي از معلومات بلاواسطه مشاهده است .روشن بينان بدون استفاده از اعضاي حسي خود افكار ديگران را درك مي كنند و حوادث كم و بيش دور را از لحاظ مكان و زمان مي بينند " . در جلسه گذشته چون ما بالاشاره اين موضوع را صحبت كرده بوديم ، آقاي مهندس سحابي كه اينجا بودند معلوم شد كه روي همين زمينه بالخصوص مطالعات زياد و يادداشتهايي دارندو ما از ايشان خواهش كرديم كه يادداشتهاي خودشان را بياورند . ما از رفقا هميشه خواهش كرده ايم كه در اين موضوعات كه صحبت مي شود ، هر كسي هر اندازه اي كه وقت دارد مطالعه داشته باشد ، بيايد همه استفاده كنند . من خودم هم استفاده كنم . حالا من قسمتهايي از يادداشتهاي آقاي مهندس سحابي را برايتان مي خوانم .ايشان مي نويسند : " ژاك هادامار رياضي دان بزرگ فرانسوي مي گويد : وقتي ما به شرايط ( اكتشافات و اختراعات مي انديشيم محال است بتوانيم اثر ادراكات ناگهاني دروني را ناديده بگيريم . هر دانشمند محققي كم و بيش اين احساس را كرده است كه زندگي و مطالعات علمي او از يك رشته فعاليتهاي متناوب كه در عده اي از آنها اراده و شعور وي مؤثر بوده و بقيه حاصل يك سلسله الهامات دروني مي باشند ، تشكيل شده است . ( در واقع اينها مي خواهند بگويند كه اصلا نوابغ يعني افرادي كه از اين قوه دروني بهره مند هستند ، به آنها بيشتر اين جور الهامات آني مي شود ) ( 1 ) پوان كاره مي گويد : به كرات براي من اتفاق افتاده استكه پس از آنكه يك رشته تحقيقات و تجسسات طولاني علمي را بدون حصول نتيجه رها كرده ام ، ناگهان در زمان استراحت يا به هنگام گردش ، بدون مقدمه و با كمال اطمينان فكري ، برق آسا از خاطرم خطور كرده و راه حل مطلب را به دستم داده است . ( پوان كاره در نبوغ شخصي خيلي معروف است ) ( 2 ) . بوعلي در آخر دانشنامه علايي وقتي راجع به همين قوه حدس و الهام بحث1. و 2 جمله داخل پرانتز از استاد است .