پيدايش عالم و حركت جوهري
وقتي رسيديم به اينكه همه چيز حركت است ، همه عالم سراسر ( يعني تمام - درباره ماده مي توانيم اين مثال ساده را بزنيم كه : كسي كه وزنش ثابت است ، معمولا آنچه وارد بدن او مي شود با آنچه خارج مي شود مساوي است ، اما سلولهاي بدنش هيچ كدام سلولهاي اوليه نيستند ، بلكه همه عوض شده اند . در مورد عنصر ، مطلب به اين شكل نيست .مي گويند اشياء يا مركب هستند يا بسيط . مركب آن چيزي است كه اقلا از دو عنصر بسيط به وجود آمده باشد ، كه هم معدوم مي شود و هم تغيير مي كند . اما عنصر بسيط آن ، هم وجود دارد و هم آنچه هست وجود دارد ، يعني خاصيت خودش را از جميع جهات حفظ مي كند و آن ديگر تغيير نمي كند و معدوم هم نمي شود .مثلا يك اتم گوگرد يا اكسيژن اگر تمام خواص خودش را در تمام تغيير و تحولات حفظ كند ، اين همان است كه اول بوده . بنابراين از خواص ماده تغييراتي ايجاد مي شود و از تغييرات آن حركت به وجود مي آيد . البته حركت هم نسبي است و آن را در سه بعد تعريف مي كنند :حركتهاي خطي روي يك محور ، حركتهاي سطحي روي دو محور و حركتهاي حجمي روي سه محور . اگر محور خودش متحرك باشد ، حركت معني ندارد . بنابراين بايد گفت اشياء نسبت به هم متحركند . استاد : اينجا دو مطلب بود ، يكي مساله حركت كه بعد عرض مي كنمو يكي اين مساله كه ببينيم مثلا آيا واقعا يك ملكول اكسيژن از ازل به همين حالت بوده است ؟ من در كتابهايي كه به طور سطحي خوانده ام [ ديده ام كه ] اين جور نيست ، خود اتمهايي كه تشكيل دهنده همين اكسيژنها هستند ، يك وضع ثابتي ندارند . وقتي شما مي گوييد آن هسته اتم از تكاثف ( 1 ) انرژي به وجود آمده ، يعني اصلا انر ژي متكاثف شده استتا اين به وجود آمده ، نه اينكه حقيقت آن ، انرژي متكاثف است كه احيانا ما آزاد مي كنيم ، يعني انرژي ممكن است متكاثف شود و هسته اتم از آن به وجود بيايد ، كمااينكه ممكن است آزاد شود و اصلا اتم از حالت اتمي و مادي بودن خودش خارج شود و در عالم يك اتم هم پيدا نمي كنيم كه بگوييم از ازل به همين حالت بوده و تا ابد خواهد بود . وقتي خود اتمها اين طور باشند قهرا عناصري مثل اكسيژن به طريق اولي وضع ثابتي ندارند . اما به مسأله حركت هم اشاره اي بكنيم . يك بحث در حركت مكاني است ، اين1. [ به معني تراكم ] .