جواب:در جاى خود اشاره شده است كه عنصر مقوّم عبادت، اعتقاد به الوهيت يا ربوبيّت [(1)1 . فتح المجيد بشرح عقيدة التوحيد، ص154 و 155 در حاشيه.
] كسى است كه او را تعظيم مى نماييم. لذا در صورتى كه تكريم و تعظيمى از اين عنصر خالى باشد اصطلاحاً آن را عبادت نمى گويند.
2 ـ برپايى چنين مراسمى همراه با امورى است كه غالباً حرام است; همانند اختلاط زنان با مردان، قرائت مدح با موسيقى و غنا.
جواب:عمل گناه در هر مكان و زمانى حرام است; خواه در مراسم باشد يا غير آن، ولى ما نمى توانيم عملى ممدوح و پسنديده را به جهت امور جانبى كه گاهى اتفاق مى افتد مانع شويم، بلكه بايد از اعمال خلاف و حرام جلوگيرى نماييم.
3 ـ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «خانه هاى خود را قبر و قبر مرا عيد قرار ندهيد.»(3) ابن قيم به اين حديث بر حرمت برپايى مراسم استدلال كرده است.
جواب:اولا: دليل، اخص از مدعا است; زيرا روايت تنها اشاره به قبر پيامبر دارد، نه مطلق مكان ها. ثانياً: جهت آن شايد اين باشد كه انسان بايد در محضر پيامبر(صلى الله عليه وآله) با خضوع و خشوع باشد و اين مسئله با اظهار فرح و سرور در كنار قبر سازگارى ندارد ولى منافاتى ندارد كه در جايى ديگر انجام گيرد. سبكى مى گويد: محتمل است كه معناى حديث اين باشد: قبر مرا مانند روزهاى عيد قرار ندهيد، بلكه در كنار قبر من زيارت و سلام و دعا بخوانيد.
] 4 ـ در برپايى مراسم و مولودى خوانى تشبه به نصارا است. جواب:اولاً: تشبه از عناوين قصدى است كه در ترتب حكم بر آن احتياج به قصد. حال سؤال مى كنيم كه آيا احدى از مسلمين در برپايى مراسم، قصد تشبه به كفار و نصارا را دارد؟ قطعاً جواب منفى است. بخارى در كتاب مغازى از صحيح خود در باب غزوه احد نقل مى كند: ابوسفيان براى تحريك مشركين صدا داد: زنده باد بت هُبل. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: شما نيز جواب او را بگوييد. عرض كردند: چه بگوييم؟ فرمود: بگوييد: الله اعلى و اجلّ. ابوسفيان بار ديگر شعار ديگرى را براى تحريك مشركين به حمله سرداد: براى ماست عُزّا و شما عُزّا نداريد. پيامبر فرمود: شما نيز جواب او را بدهيد. عرض كردند: چه بگوييم؟ فرمود: بگوييد: الله مولانا و لا مولى لكم... . آيا كسى مثل وهابيون مى تواند به پيامبر(صلى الله عليه وآله) اعتراض نموده و بگويد: اى رسول خدا! اين عمل تو تشبه به كفار است و جايز نيست؟ مگر خداوند متعال در قرآن كريم نفرموده: {كُتِبَ عَلَيْكُمْ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ;(3) «بر شما روزه نوشته و حتمى شده; همان گونه كه بر اقوام قبل از شما نيز نوشته شده بود. پس مجرد تشابه يك عمل با كردار پيشينيان دليلى بر بطلان آن نيست». شيخ شلتوت در كتاب الفتاوى در جواب سؤال كسى كه از او درباره كلاه هايى كه از غرب وارد مى شود سؤال نمود، مى فرمايد: «صحيح نيست كه بگوييم اين كلاه ها زىّ خاص غيرمسلمين و شعار غيراسلامى است، بلكه مسلمان و غيرمسلمان در آن مساوى است و آنچه كه مسلمانان به سر مى گذارند به قصد تشبه به غير مسلمين در خصوصيات دينشان نيست، بلكه به جهت جلوگيرى از حرارت خورشيد يا سرماى زمستان از آن [(1)1 . اقتضاء الصراط المستقيم، ص294. (2)2 . صحيح بخارى، حديث 4043 و البداية و النهاية، ج4، ص28. 3 . بقره (2) آيه 183.
] استفاده مى كنند. لذا مشكلى ندارد.» ثانياً: اساس جواز يك عمل; انطباق آن با كتاب و سنت است، خواه شبيه به عمل ديگران باشد يا نه و ما مشروعيت آن را با ادله عام و خاص ثابت كرديم. ثالثاً: همان گونه كه از كلام شيخ شلتوت استفاده شد، مقصود از تشبه به نصارا تشبه در اختصاصيات آنان از قبيل صليب و زدن ناقوس است، نه در هر عملى.
5 ـ سلف صالح اين عمل را انجام ندادند. جواب:اولاً: در اصول به اثبات رسيده كه عدم فعل معصوم دلالت بر حرمت، و فعل معصوم دلالت بر وجوب ندارد، بلكه تنها عدم فعل، دلالت بر عدم وجوب و فعل دلالت بر عدم حرمت دارد. پس مجرد انجام ندادن دليل بر حرمت و عدم جواز نيست. ثانياً: سيره و عمل مسلمين تا عصر ابن تيميه، برپايى مراسم بوده و اهل سنت تصريح دارند كه اجماع حجت است. ثالثاً: اين كه در كلام ابن تيميه آمده: سلف صالح محبّتشان نسبت به رسول خدا بيشتر بوده و اگر جايز مى بود حتماً اين عمل را انجام مى دادند، اين حرف، خلاف احاديث نبوى است، زيرا در روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خطاب به صحابه آمده: «همانا زود است كه اقوامى بيايند كه از شما محبتشان نسبت به من بيشتر باشد.»
6 ـ اختصاص دادن روزى خاص براى اظهار فرح و شادى بدعت است.
جواب:اوّلاً: همان گونه كه به اثبات رسيده، گاهى مكانى به جهت مظروفش شرف پيدا [(1)1 . الفتاوى، شلتوت، ص88. (2)2 . مجمع الزوائد، ج10، ص66 و كنزالعمال، ج2، ص374.
] مى كند، زمان نيز اين چنين است; برخى از زمان ها به جهت عمل خاصى كه در آن انجام گرفته ارزش مند است; همانند شب قدر كه قرآن مى فرمايد: {إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَة مُبَارَكَة; «ما قرآن را در شب مباركى نازل كرديم». پس اگر مراسمى را در وقت خاصى كه همان ميلاد پيامبر است انجام مى دهيم به جهت آن است كه شب مباركى است. ثانياً: اوامر شارع گاهى به شيئى به عنوان عام آن تعلق مى گيرد، كه تطبيقش بر مصاديق برعهده مكلف است; همانند كمك به فقرا، كه حكم بر موضوعى كلّى است (كمك به فقرا)، ولى تطبيق آن بر مصاديق خاص به عهده مكلف واگذار شده تا هرنوع كمكى كه فقير لازم دارد و مقدور اوست انجام دهد. در اين جا نيز تطبيق آن بر وقتش به مكلف واگذار شده تا در هر وقتى كه مناسب مى بيند پياده نمايد.