اهل بيت در آيه تطهير
اهل بيت در آيه تطهير
از جمله آياتى كه دلالت بر عصمت اهل بيت(عليهم السلام) دارد و درنتيجه اهل بيت را مرجع دينى مردم معرفى مى كند و سنت آنان را حجت مى داند، آيه تطهير است، خداوند متعال مى فرمايد: { إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً«خداوند چنين مى خواهد كه هر رجس و پليدى را از شما خاندان نبوت دور كند و شما را از هر عيب، پاك و منزه گرداند».اهل سنت درصددند استدلال به آيه شريفه را به هر شكلى كه ممكن است از دست شيعه اماميه بگيرند، از همين رو براى آن، توجيه هاى بى موردى ارائه كرده اند كه در جاى خود به آن اشاره خواهيم كرد. از آن جا كه دلالت آيه بر عصمت و حجيّت سنت اهل بيت(عليهم السلام) قوى است، به بررسى آيه و پاسخِ شبهات آن مى پردازيم.
اقوال در مقصود از اهل بيت
با رجوع به تفاسير اهل سنت و شيعه پى مى بريم كه در تعيين مصداق اهل بيت در آيه تطهير اختلاف است. اينك به برخى از آنها اشاره مى كنيم:1 ـ خصوص زنان پيامبر، اين قول منسوب به عكرمه و مقاتل مى باشد;[(1)1 . احزاب (33) آيه 33.
(2)2 . جامع البيان، ج 22، ص 7، درالمنثور، ج 5، ص 198 و تهذيب تاريخ دمشق، ج 4، ص 206.
]
2 ـ خصوص اصحاب كساء، كه شامل پيامبر، علىّ، فاطمه، حسن و حسين و همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى شود;
3 ـ خصوص پيامبر(صلى الله عليه وآله) است;
4 ـ زنان پيامبر(صلى الله عليه وآله) و تمامى بنى هاشم كه صدقه بر آنان حرام است;
5 ـ خصوص پيامبر(صلى الله عليه وآله) و على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) است.
بى شك رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) به قرآن و معانى و اشارت ها و مصاديق آن از ديگران آگاه تر است و كلام و گفتارش مرجع و پناه در مواردى است كه بر مردم مشتبه شده و احتياج به توضيح دارد. از همين رو مى بينيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در برخى از مواردى كه احتياج به توضيح دارد تا بر مردم اشتباه نشود، خود درصدد توضيح آيه برآمده و تفسير و مصداق آيه را از هر راه ممكن بيان كرده است.
در مورد آيه تطهير نيز چنين بود، اما با تأسف فراوان از آن جهت كه اين گونه تفسيرها و بيان مصداق ها با هواهاى نفسانى و تعصبات جاهلى برخى سازگارى نداشت، لذا درصدد برآمدند كه حقّ را به هر نحو ممكن خاموش سازند و با طرح اقوال بى اساس و شبهات مختلف، اذهان مردم را از معنا و مصداق حقيقى آيه دور سازند. ما برآنيم كه پرده را از روى حقيقت برداشته و حقّ را بنمايانيم.
راويان نزول آيه در اصحاب كسا
جماعت زيادى از اهل سنت روايات نزول آيه در شأن اصحاب كسا را نقل كرده اند كه اينك به اسامى برخى از آنان اشاره مى كنيم:1 ـ مسلم (صحيح، ج 15 ص 194، كتاب فضائل الصحابه، با شرح نووى);2 ـ ترمذى (صحيح، ج 5 ص 30);
[(1)1 . سنن الكبرى، ج 2، ص 150; تهذيب تاريخ دمشق، ج 4، ص 208.
(2)2 . الصواعق المحرقه، ص 141.
(3)3 . تهذيب تاريخ دمشق، ج 4، ص 208، صواعق المحرقه، ص 141.
(4)4 . الصواعق المحرقه، ص 141، مشكل الآثار، ج1، ص332; تفسير كشاف، ج3، ص538.
]
3 ـ احمد (مسند، ج 1، ص 330);
4 ـ حاكم (المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 133);
5 ـ طبرانى (المعجم الصغير، ج 1، ص 65);
6 ـ حاكم حسكانى (شواهد التنزيل، ج 2، ص 11 ـ 92);
7 ـ نسائى (خصائص، ص 4);
8 ـ ابن عساكر (تاريخ دمشق، ج 1، ص 185);
9 ـ گنجى شافعى (كفاية الطالب، ص 54);
10 ـ ابن اثير (أسدالغابة، ج 2، ص 12);
11 ـ طبرى شافعى (ذخائرالعقبى، ص 21);
12 ـ واحدى (أسباب النزول، ص 203);
13 ـ خوارزمى (مناقب، ص 23);
14 ـ طبرى (جامع البيان، ج 22، ص 6);
15 ـ سيوطى (درالمنثور، ج 5، ص 198);
16 ـ جصاص (أحكام القرآن، ج 5، ص 230);
17 ـ ابن مغازلى شافعى (مناقب، ص 301);
18 ـ زمخشرى (كشاف، ج 1، ص 193);
19 ـ سبط بن جوزى (تذكرة الخواص، ص 233);
20 ـ قرطبى (الجامع لأحكام القرآن، ج 14، ص 182);
21 ـ ابن كثير (تفسير قرآن عظيم، ج 3، ص 483);
22 ـ ابن صباغ مالكى (فصول المهمة، ص 8);
23 ـ ابن حجر (الإصابه، ج 2، ص 502);
24 ـ ابن حجر شافعى (الصواعق المحرقة، ص 85);
25 ـ شوكانى (فتح القدير، ج 4، ص 279);
26 ـ ابن عبدالبر (الاستيعاب در حاشيه اصابه، ج 3، ص 37);
27 ـ قندوزى (ينابيع الموده، ص 107) و ديگران از اهل سنت.