بناى بر قبور - شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات - جلد 2

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بناى بر قبور

از جمله موضوعات مورد اختلاف مسلمانان با وهابيان موضوع بنا و ساختن گنبد و بارگاه و گلدسته بر روى قبور است. مسلمانان در طول تاريخ به اين سنت عمل كرده و بر جواز و استحباب آن، به ادله اى از كتاب و سنت، تمسك كرده اند. خصوصاً اين عمل موافق با منطق عقل و روش عقلا است. ولى از زمان ابن تيميه مخالفت با اين عمل شروع شد و بناها و گنبد و گلدسته ها از مظاهر شرك شناخته شد،

تا زمان آل سعود كه اين عقيده به حدى اوج گرفت كه آل سعود عملاً به مخالفت با آن پرداختند و با فتوايى كه از علماى وهابى صادر شد امر به تخريب گنبد و بارگاه ها و گلدسته ها و بناهاى قبور داده شد. تمام آنها به جز بارگاه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)آن هم از خوف مسلمين، تخريب گشت. وبا اين عمل خساراتى بزرگ بر اسلام و مسلمين وارد شد. در اين رساله به بررسى موضوع مى پردازيم.

فتواهاى وهابيون

1 ـ ابن تيميه مى گويد: «مشاهدى كه بر روى قبور انبيا و صالحين از عامه و اهل بيت بنا شده همه از بدعت هاى حرامى است كه در دين اسلام وارد شده است.»

[(1)1ـ منهاج السنة، ج 2، ص 435 ـ 437.

]

2 ـ و در جايى ديگر مى گويد: «شيعه مشاهدى را كه روى قبور ساخته اند تعظيم مى كنند، شبيه مشركين در آن ها اعتكاف مى كنند، براى آن ها حج انجام مى دهند همان گونه كه حجاج به سوى بيت عتيق حج انجام مى دهند.»

3 ـ صنعانى مى گويد: «مشهد به منزله بت است، اين ها آن چه كه مشركان در عصر جاهليت بر بت هاى خود انجام مى دهند، بر قبور اولياى خود انجام مى دهند....»

4 ـ اعضاى استفتاى دائمى وهابيون مى نويسند: «بناى بر قبور بدعت منكر است كه در آن غلوّ در تعظيم صاحب قبر و راهى به سوى شرك است و لذا بر ولىّ امر مسلمين يا نايب اوست كه امر به تخريب بناهايى كند كه روى قبور ساخته شده، و آن ها را با زمين يكسان سازد، تا با اين بدعت عملاً مقابله شده و راه شرك بسته شود.»

5 ـ ناصر الدين البانى در پيشنهادش به آل سعود براى تخريب گنبد سبز پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى گويد: «از جمله امورى كه جاى تأسّف دارد اين كه: مدت زيادى است كه بر روى ساختمان قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله)گنبدى سبز ساخته شده است... به اعتقاد من اگر دولت سعودى مى خواهد داعى توحيد داشته باشد، بايد مسجد نبوى را به حالت سابقش برگرداند.»

قرآن و بناى بر قبور

قرآن كريم به مسئله بناى بر قبور به طور صريح و خاص نپرداخته است; لكن مى توان حكم آن را از ضمن آيات قرآن استفاده نمود:1 ـ بناء بر قبور، تعظيم شعائر الهى

خداوند متعال در قرآن كريم امر به تعظيم شعائر الهى كرده و آن را دليل تقواى
[(1)1ـ همان، ج 1، ص 474 ـ 479.

(2)2ـ كشف الارتياب، ص 286 از تطهير الاعتقاد صنعانى.

(3)3ـ اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والافتاء رفم فتوى 7210.

(4)4ـ تحذير المساجد من اتخاذ القبور مساجد، البانى، ص 68 ـ 69.

]

قلوب مى داند، آن جا كه مى فرمايد: {وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ;«و هركس شعائر دين خدا را بزرگ و محترم دارد، اين، صفت دل هاى باتقواست».

شعائر جمع شعيره به معناى دليل و علامت است. شعائر الله يعنى امورى كه دليل و علامت و نشانه به سوى خداست و هر كسى كه مى خواهد به خدا برسد با آن دليل و نشانه مى تواند به خدا برسد. يا اين كه مراد از شعائر الله، شعائر دين خداست، يعنى هركس كه مى خواهد به حقيقت دين خدا رهنمون شود برخى از امور راهنماى اويند، كه بايد آنها را تعظيم كرد.

شترى كه براى نحر به منى برده مى شود: {وَالْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ;(3) «و نحر شتران فربه را از شعائر دين خدا مقرّر گردانيديم».

اين نيست مگر از آن جهت كه اين امور از نشانه هاى دين حنيف ابراهيم است.

و نيز «مزدلفه» مشعر ناميده شده، از آن جهت كه از علامت ها و نشانه هاى دين خداست. همه مناسك حجّ شعائر ناميده شده است از آن جهت كه نشانه هايى به سوى توحيد و دين حنيف است.

اگر اين امور از شعائر دين خدايند، و مردم را متذكر به توحيد و دين حنيف مى كنند، شكى نيست كه وجود انبيا و اوليا نيز از بزرگ ترين و بارزترين نشانه هاى دين خداوند است، زيرا آنان از آن جهت كه معصوم اند و كار خلاف انجام نمى دهند، سيره و اقوال آنان مطابق با حقّ و حقيقت است. آنان كسانى هستند كه مى توانند بشر را به سوى حقّ و حقيقت و توحيد رهنمون شوند.

حال اگر وجود پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اوصياى او و اولياى الهى چنين خاصيتى دارند، حفظ و صيانت آثار آنان و حفظ قبورشان و بناى قبر و گلدسته براى آنها نيز در راستاى همين
[(1)1 ـ حج (22) آيه 32.

2ـ بقره (2) آيه 158.

3ـ حج (22) آيه 36.

]

اهداف است، زيرا اين اعمال در حقيقت تعظيم اشخاصى است كه خود و سنتشان شعائر و راهنمايى به سوى خدايند.

قرطبى در تفسيرش مى گويد: «شعائر خدا عبارت است از عَلَم ها و نشانه هاى دين خدا، خصوصاً امورى كه مربوط به مناسك است.»

استاد عباس محمود عقّاد نويسنده مصرى درباره كربلا و حرم حسينى مى گويد:«كربلا، امروز حرمى است كه مسلمانان براى عبرت و يادآورى به زيارتش مى آيند. هم چنين غيرمسلمانان براى ديدن و مشاهده به آن جا مى آيند. ولى اگر قرار باشد كه آن سرزمين حقّش ادا گردد، بايد مزار انسانى باشد كه براى نوع خود نصيب و بهره اى از قداست و فضيلت قائل است، زيرا ما در ميان بقعه و بارگاه هاى مقدس، جايى برتر از بارگاه امام حسين(عليه السلام) سراغ نداريم.(2)»

2 ـ بناى بر قبور از مصاديق مودّت ذوى القربى

قرآن كريم به صراحت، امر به مودّت و محبّت اقرباى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرموده، آن جا كه مى فرمايد: {قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى.(3); «بگو از شما تقاضاى اجر و مزدى نمى كنم مگر مودّت ذوى القربى را».

واضح است كه بناى بر قبورِ اقرباى پيامبر(صلى الله عليه وآله) از مصاديق اظهار مودّت و محبّت اهل بيت(عليهم السلام) است، زيرا مودّت و محبّت بروز و ظهور دارد، و تنها مورد آن محبت قلبى و اطاعت نيست، تا حدّى كه مشمول نهى صريح از آن مورد نشده باشد.

3 ـ بناى بر قبور اولياى الهى مصداق ترفيع بيوت

خداوند متعال در قرآن كريم اذن داده كه خانه هايى كه در آنها ياد خدا شده، رفعت پيدا كند آن جا كه مى فرمايد: {فِي بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ
(1)1ـ تفسير قرطبى، ج 12، ص 56.

2ـ ابوالشهداء، ص 145.

3ـ شورى (42) آيه 23.


فِيها بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ* رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ(1) «در خانه هايى كه خدا رخصت داده رفعت يابد و در آن، ذكر خدا شود و صبح و شام در آن تسبيح ذات پاك او كنند. پاك مردانى كه هيچ كسب و تجارت، آنان را از ياد خدا غافل نگرداند». استدلال به آيه فوق متوقف بر بيان دو امر است

الف ـ بيوت در آيه خصوص مساجد نيست بلكه اعم از مساجد و اماكنى است كه در آنها ياد خدا مى شود، همانند بيوت انبياء و ائمه(عليهم السلام). بلكه مى توان مراد از بيوت را غير از مساجد دانست، زيرا بيت به معناى بنائى است كه داراى چهار ديوار و سقف باشد، همانند بيت الله الحرام هم چنين در قرآن مى خوانيم: {وَلَوْ لا أَنْ يَكُونَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّة;(2) «و اگر نبود كه همه مردم يك نوع و يك امّت اند ما آنان كه كافر به خدا مى شوند سقف خانه هايشان را از نقره خام قرار مى داديم».

از اين ادله استفاده مى شود كه بيت در لغت عرب به بنايى اطلاق مى شود كه داراى سقف باشد. از سوى ديگر مستحب است كه مساجد بدون سقف باشد. پس مقصود از بيوت در آيه غير از مساجد است.

امام باقر(عليه السلام) فرمود: «مقصود از بيوت در آيه، بيوت انبيا و بيوت على(عليه السلام)است.»

ب ـ مقصود از رفع در آيه شريفه دو احتمال است:1 ـ مقصود از «رفع» تعظيم، و ترفيع قدر بيوت است كه همان رفع معنوى است. همان گونه كه در قرآن مى خوانيم: {وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً;(4) «وما مقام او را بلند و مرتبه اش را رفيع گردانيديم».

2 ـ مقصود از رفع بالا بردن ساختمان قبر است كه همان رفع ظاهرى و بناى قبر است.

زمخشرى در تفسير آيه مى گويد: «رفع بيوت، يا به معناى بناى بيوت است همانند
[
1ـ نور (24) آيه 36 ـ 37.

2ـ زخرفت (43) آيه 33.

(3)3ـ البرهان، بحرانى، ج 3، ص 137.

4ـ مريم (19)، آيه 57.

]

آيه شريفه: {وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْماعِيلُ... و يا به معناى تعظيم بيوت و بالا بردن قدر و منزلت بيوت است.»

بررسى در روح البيان مى گويد: {أن تُرفع يا به بنا است يا به تعظيم و بالا بردن قدر و منزلت.»

اگر مراد به رفع در {أن تُرفع بنا باشد كه دلالت صريح بر بناى بر بيوت انبيا و اوليا دارد، خصوصاً با در نظر گرفتن اين كه مدفن پيامبر(صلى الله عليه وآله) و تعدادى از ائمه در خانه هايشان بوده است. واگر مراد به رفع در {أن تُرفع رفع معنوى است، نتيجه آن اذن به تكريم و حفظ بيوت انبيا و اولياى الهى است كه عموم آن شامل بناى بر قبور اولياى الهى و تعمير آن نيز مى گردد.

سيوطى از انس بن مالك و بريده نقل كرده كه: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) اين آيه را: {فِي بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ... قرائت نمود، شخصى جلو آمد عرض كرد اين بيوت كدام اند؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: بيوت انبيا. ابوبكر در اين هنگام نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد و خطاب به خانه على و فاطمه(عليهما السلام) كرده و عرض كرد: اى رسول خدا! آيا اين خانه از آن بيوت است كه خدا و تو اراده كرده اى كه تعظيم شود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى، از بهترين آن بيوت است.

/ 120