به همين مضمون نيز، از عبدالله بن احمد بن حنبل و نسائى نقل شده است.
ـ تميم مازنى نيز نقل مى كند: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را ديدم كه وضو گرفت و هر دو پاى خود را مسح كرد.
اينها برخى از روايات صحيح السند است كه ذكر شد و در جاى خود بيش از پنجاه روايت از پيامبر(صلى الله عليه وآله) آورده ايم كه دلالت بر وجوب مسح هر دو پا در وضو دارد.
صحابه و قول به مسح
صحابه نيز معتقد به مسح پا در وضو بوده اند:ـ عبدالله بن احمد بن حنبل به سند خود از سفيان نقل مى كند: على(عليه السلام) را ديدم كه وضو گرفت و روى هر دو پاى خود را مسح نمود.ـ طبرى به سند خود از ابن عباس نقل مى كند: وضو عبارت است از دو شستن و دو مسح كردن.
ـ طحاوى به سند خود از نافع نقل مى كند: عبدالله بن عمر هنگام وضو هرگاه
[(1)1 . مسند ابى داود طيالسى، ص 22، ح 148.
(2)2 . مسند احمد، ج 1، ص 159; سنن النسائى، ج 1، ص 84.
(3)3 . كنزالعمال، ج 9، ص 429، ح 26822; الاصابة، ج 1، ص 187.
(4)4 . مسند احمد، حديث 1018.
(5)5 . جامع البيان، ج 6، ص 82.
]
نعلينش در پاهايش بود ظاهر پاهايش را مسح مى كرد و مى فرمود: پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين چنين مى كرد.
ـ بيهقى به سند خود از خالد بن سعد نقل مى كند: ابا مسعود انصارى را ديدم كه بول كرد و سپس وضو گرفته و بر جوراب و نعلين خود مسح نموده و نماز گزارد.
ـ ابن ابى شيبه به سند خود از حميد نقل مى كند: انس هنگامى كه هر دو پاى خود را مسح مى كرد آن را مرطوب مى نمود.
تابعين و قول به مسح
ـ طبرى به سند خود از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: «بر سر و دو پايت مسح كن.»ـ و نيز از شعبى نقل مى كند: حكم در هر دو پا مسح است.
ـ همو به سند خود از مصاحب عكرمه در سفر نقل مى كند: او را من نديدم كه پاهايش را در وضو بشويد و تنها آن را مسح مى نمود.
ـ هم چنين از قتاده در تفسير آيه وضو نقل مى كند كه فرمود: «خداوند دو غسل و دو مسح را در وضو واجب كرده است.»
ـ همو از عكرمه نقل مى كند: وظيفه در هر دو پا شستن نيست، بلكه آنچه نازل شده مسح است.
ـ ابن ابى شيبه به سند خود از حسن بصرى نقل مى كند: «آنچه در وضو واجب
[(1)1 . شرح معانى الآثار، ج 1، ص 35.
(2)2 . سنن بيهقى.
(3)3 . المصنف، ج 1، ص 420.
(4)4 . جامع البيان، ج 6، ص 82.
(5)5 . همان.
(6)6 . همان.
(7)7 . همان.
(8)8 . همان.
]
است، همانا مسح بر هر دو پاست.»
ـ ابن سعد به سند خود از ابراهيم نخعى نقل مى كند: «هر كسى از مسح اعراض كند از سنت اعراض كرده و اين نيست مگر از شيطان; يعنى ترك مسح».
اينها برخى از رواياتى بود كه از طرق اهل سنت رسيده است كه متأسفانه كمتر توجهى به آنها ندارند و در عوض، روايات مربوط به شستن پا را نقل مى كنند كه غالباً از حيث سند ضعيف است و اين نيست مگر به دليل آن كه در اين دسته از روايات، احاديث عثمان بن عفان هست.
ب ـ روايات اهل بيت عليهم السلام
ـ كلينى(رحمه الله) به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: «... مسح كن بر جلوى سر خود و نيز بر دو پايت با ترتيب; بدين شكل كه مسح را از پاى راست خود شروع كن.»
ـ هم چنين به سند خود از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «شخصى هست كه شصت يا هفتاد سال از عمرش مى گذرد، در حالى كه هيچ يك از نمازهايش قبول درگاه الهى نيست. راوى مى گويد: عرض كردم: چگونه؟ فرمود: زيرا مى شويد آنچه را كه خداوند امر به مسح آن نموده است».
ـ همو به سند خود از سالم و غالب بن هذيل نقل مى كند كه از امام باقر عليه السلام از مسح بر دو پا سؤال نموديم؟ حضرت فرمود: اين، همان چيزى است كه جبرئيل به آن خبر داده است.
ـ شيخ صدوق(رحمه الله) به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:
[(1)1 . المصنف، ج 1، ص 18.
(2)2 . الطبقات الكبرى، ج 6، ص 282.
(3)3 . وسائل الشيعه، ج 1، ص 294 ـ 297.
(4)4 . همان.
(5)5 . همان.
]
«شخصى چهل سال خدا را عبادت مى كند، در حالى كه به دستور او در باب وضو عمل نكرده است، زيرا آنچه را كه مأمور به مسح آن است مى شويد.»
عرض سنت بر قرآن
شاطبى مى نويسد: «در اعتبار، رتبه سنت متأخر از قرآن است به دليل:الف) قرآن قطعى است و سنت ظنّى...ب) سنت يا بيان قرآن است و يا دلالت بر امرى زائد بر قرآن دارد; اگر بيان قرآن است در مرتبه بعد از قرآن قرار دارد... و اگر بيان قرآن نيست اعتبارش بعد از آن است كه در كتاب خدا يافت نشود و اين دليل بر تقدم اعتبار قرآن است.
ج) به دليل اخبار و آثار مانند حديث معاذ كه از او سؤال شد: به چه حكم مى كنى؟ عرض كرد: به كتاب خدا. سپس فرمود: اگر در كتاب خدا نيافتى؟ گفت: به سنت رسول خدا... .
واضح است كه در صورت تعارض بين دو طائفه از روايات، احاديثى مقدّم است كه با كتاب خدا مطالبقت داشته باشد، كه همان روايات مسح است.
[(1)1 . همان.
(2)2 . الموافقات، ج 4، ص 7 ـ 9.
]