نقش نطق و بيان در تبليغات مذهبي
نقش نطق و بيان در تبليغات مذهبىِ نهضت ملت اسلام، شايسته نوعي بررسي است. نخست به اين دليل كه به مانند يك وسيله اي براي جلب سياه پوستان به نهضت به كار مي رود. دوم اين كه اهميت واقعي نهضت را هم براي رهبران و هم براي پيروانش آشكار مي سازد، سوم آن كه هر چند قدرت نطق و بيان به عنوان يك وسيله جلب به كار گرفته مي شود، ولي در عين حال يكي از محدوديت هاي بزرگ نهضت به شمار مي رود.
قدرت نطق و بيان، نهضت را در زمان واحد، هم با مذهب و هم با مليت گرايي مي شناساند. هر دو ويژگي براي سياه پوستان طبقه پايين كه در طلب هويّت و اعتبار در جامعه كنوني هستند، جاذبه و گيرايي دارد. اليجاه محمد آمادگي هاي مذهبي و روحيه خرافاتي سياه پوستان و طبقه پايين را درك مي كند. همچنين، وطن پرستىِ افراطي و ذاتىِ سياهان را كه زايد تحقير شدن خلق هاي سياه است نيز ادراك مي كند، استعدادهاي مذهبى، روحيه خرافاتى، ناكامي ها، اميدها و آمال آنان از راه قدرت نطق و بيان تبليغات مذهبي مورد بهره برداري قرار مي گيرد. البته از راه قدرت نطق و بيان از سياهان طبقه پايين و داراي تحرك فرازين (كه قابليت پيشرفت مادي و معنوي خود را دارند) نيز دعوت به عضويت مي شود. اين موضوع، همان گونه كه قبلاً گفته شده، جاذبه اي عمده است و اهميّت نهضت را براي غالب اعضاي آن توجيه مي كند.
اين قدرت نطق و بيان داراي دو سطح از جاذبه است: داخلي و خارجى. جاذبه داخلى، كه بعدها درباره آن صحبت خواهيم كرد، اساساً متوجه مسلمانان است. هدف اصلي ياري دادن به مسلمانان در تلاششان براي پيشرفت مي باشد؛ يعنى، كمك به ساختن نهضت از طريق حفظ همبستگي و وفاداري نسبت به آن و نيز تحكيم اعتقادات و اخلاق و شور و شوق در بين اعضا. هدف جاذبه خارجي در وهله نخست ترغيب غير مسلمانان به اين امر است كه راه حل مشكلاتشان در اسلام وجود دارد. دوم اين كه، آنان بايد با اليجاه محمد براي تحقق اهداف مليت گرايانه و اعلام شده متحد شوند. سوم آن كه دنباله روِ اعمال وي و پيروانش باشند، حتي اگر رهبرىِ وي را نمي پذيرند. اين گونه به نظر مي رسد كه اين قدرت نطق و بيان نه جامعيت دارد و نه محدوديت؛ زيرا به بهره برداري از هر چيزي مي پردازد كه براي جلب آنان در نهضت مؤثر است. در واقع، اين موضوع در دستورات روحاني (والاس) به ساير روحانيان آمده و از آنان خواسته است تا براي شنوندگان خود درباره مذهب، زياد تبليغات نكنند. در حقيقت، او از آنان خواسته است تا به شنوندگان خود بگويند كه مذهب مهم نيست، و تكيه سخنان خود را بر فعاليت هاي اليجاه محمد بگذارند. (36) .
36. رئوس مطالب فشرده (تايپ شده) و بدون تاريخ تحت عنوان خوش آمد گويى، در دستور روحانى والاس آمده است، مذهب رسمى اهميتى ندارد؛ زيرا همه ما يك رنگ پوست داريم.