فصل ششم: رشد اسلام در بين سياهان آمريكايي - اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و مسلمانان در آمریکا - نسخه متنی

محمود خدا قلی پور، فهیمه وزیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل ششم: رشد اسلام در بين سياهان آمريكايي

برخي از قراين تاريخي حاكي از آن است كه نزديك يك پنجم كساني كه از آفريقا به عنوان برده به آمريكا آورده شدند، مسلمان بودند و همين امر يكي از دلايل توجه بيش تر سياهان آمريكايي به اسلام بوده است، زيرا مسلمانان برده در آمريكا تحت اجبار برده داران ناگزير از تغيير دين خود شده و مسيحي شدند. گرويدن سياهان به دين اسلام، يك پديده قرن بيستمي بوده و نوعي عكس العمل در برابر نژاد پرستي و تبعيض عليه سياهان به شمار مي آيد. درواقع سياهان آمريكا در مواجهه با برخوردهاي نژاد پرستانه و نفرت آميز سفيد پوستان عليه خود دو راه در پيش روي مي ديدند: يا در اين جامعه بمانند و ارزشمند بودن خود را براي اين كشور به اثبات برسانند و يا به صورت هاي گوناگون در برابر سياست هاي تبعيض آميز سفيدپوستان بايستند.


لذا سياهان در جريان مبارزات حق طلبانه براي برخورداري از حقوق برابر و استقرار عدالت اجتماعي پتانسيل قدرتمندي در اسلام يافتند كه از لحاظ ايدئولوژيكي با اهداف مورد نظر آنان سازگاري داشت. بنا به نظر بسياري از پژوهشگران مسائل مربوط به مسلمانان آمريكا، مردم سياه پوست اين كشور در اسلام اميد براي يك جامعه مبتني بر عدالت، برادري و برابري و فراهم نمودن شرايط و امكانات لازم جهت ايجاد رابطه برادرانه با معتقدان ساير اديان را مشاهده كرده اند. (1) .

برخي معتقدند كه، سياهان آمريكا تحت رهبري (تيموتي درو) كه گفته مي شود: نخستين سياه پوستي است كه در سال 1913 به اسلام گرويده، ريشه اسلامي خود را در اوايل قرن جاري كشف كردند. (تيموتي درو) پس از گرويدن به اسلام، نامش را به (نوبل درو على) تغيير داد و فرقه معروف به (موريش ساينس تمپل) را كه در بخش هاي پيشين شرح آن رفت، در(نيوآك نيوجرسى) بنيانگذاري كرد؛ ولي اغلب پژوهشگران بر اين باورند كه، اليجاه محمد بنيانگذار گروه اسلامي ملت اسلام، پيش از همه در معرفي اسلام به سياهان نقش داشته است. دراوايل كار، گروه ملت اسلام كه به مسلمانان سياه نيز معروف شده بودند عقيده داشتند كه، در ماه ژوئيه 1930 خداوند به صورت شخصي به نام (والاس فرد محمد) ظاهر شد و اليجاه محمد نيز آخرين پيامبر بود. گروه مذكور همچنين مدعي بودند كه، خداوند يك انسان است و پس از مرگ هيچ زندگي ديگري وجودندارد. اين گروه با يك چنين تبليغاتى، بويژه با ادعاي برتري سياهان، يك جريان اعتقادىِ خلاف آموزش هاي سنتي اسلام را به وجود آورد؛ (2) ولي با شروع دهه 1960 و اوج گيري مبارزات سياهان براي به دست آوردن حقوق مدنى، بسياري از سياهان متوجه وجود رابطه اي بين اسلام و مبارزات حق طلبانه خود شدند و در اسلام نوعي فرهنگ مشروع و جانشين براي فرهنگ تبعيض آلود و نژاد پرستانه حاكم بر جامعه آمريكا ديدند مخصوصاً كه در اسلام پيام هايي در باره برابري نژادي و تأكيد بر ارزش ذاتي و منزلت تمامي انسان ها وجود داشته كه براي سياهان بسيار پر جاذبه بود. بيش ترها معتقدند كه، مالكوم ايكس در گرايش دادن سياهان به اسلام، در اين دوره نقش مهمي داشت. گفته مي شود: تا سال 1970 گروه ملت اسلام قريب به صد هزار نفر عضو داشت. (3) .


1. YVAMME H . & J. SMITH, 1993.

2. همان جا.

3. CONGRESSIONAL QUARTERLY.R. 1993.p,374.

/ 233