اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در حقيقت، موج اصلىِ مهاجرت در سال هاي 1815 - 1912، 1930 - 1938، 1947 - 1960 و از سال 1967 تاكنون بوده است. به دليل جنگ جهاني و تغييرات متناوب در قانون مهاجرت، مدتي اين سير، متوقف شد. نخستين گروه مقيم، از سوريه و يا از مناطق همجوار سوريه، لبنان، فلسطين واردن كنوني آمدند. بيش تر آنان از مناطق كوهستاني و مردم عادي بودند، نه سواد داشتند و نه آشنا به حرفه اي بودند. پس از گذشت يك قرن، گروهي از شيعيان لبناني وارد آمريكا شدند كه بيش ترشان تنها براي كار موقّت و كسب خوشبختي و سپس بازگشت به وطن، آمده بودند؛ ولي اغلب آنان، سرانجام مقيم آمريكا شدند؛ حتي آناني هم كه به كشورشان بازگشته بودند، پس از اندك زمانى، به آمريكا بازگشتند. در اين قرن نيز از ساير مناطق دنيا، عده زيادي به آمريكا آمدند كه شامل: مسلمانان روسيه و اروپاي شرقى، تاتارها، كاكس ها، آلبانيايي ها، ترك ها و يوگسلاوها مي شود.
در دهه پنجاه، بار ديگر موج تازه اي از مهاجرت به آمريكا آغاز شد. اين مهاجران بيش تر از كشورهاى: فلسطين، مصر، سوريه و عراق بودند. آنان به طور كامل، انگليسي صحبت مي كردند و پيش از رسيدن به آمريكا، غربي شده بودند. آنان براي آن آمده بودند تا تحصيلات عاليه، مهارت و تكنولوژي جديد را فراگيرند و از موقعيتِ كاري با تخصص كامل برخوردار شوند؛ ولي سرانجام بيش ترشان با زنان آمريكايي ازدواج كرده و عضو جامعه آمريكا شدند.
در دوران حكومت(جانسون)، قانونِ مهاجرت به آمريكا، در يك مورد اصلاح شد و به مسلمانان اندونزى، پاكستان و هند كه داراي مشاغل سطح بالا بودند، اجازه ورود به آمريكا داده شد. (10) .
مسلمانان مهاجر پس از ورود به آمريكا عمدتاً در ايالات نيويورك، ماساچوست و پنسيلوانيا اسكان گزيده و تدريجاً در سال هاي بعد به تعداد بيش تري در مراكز صنعتي غربِ ميانه از جمله: ميشيگان، اوهايو، اينديانا و ايلي نويز، مستقر شدند و گروهي نيز براي فعاليت هاي كشاورزى، ايالت آيوا را برگزيدند. (11) به نظر مورّخ آمريكايي (خانم ايميلي لاول) عامل تعيين كننده چگونگي اسكان يافتن مهاجران مسلمان و همگوني آنان بامحيط جديد، مسأله سنت هاي فرهنگي همراه با ويژگي هاي جغرافيايي ايالات مختلف آمريكا بوده است. در اين زمينه كتابي تحقيقى، به قلم (علي كتانى) در سال 1970 به نگارش در آمد كه در آن وضعيّت زندگي مهاجران مسلمان از ابعاد گوناگون، و از جمله: بُعد فرهنگي و خصوصيات جغرافيايى، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
براي مثال، كتاني در كتاب خود سعي كرده نشان دهد كه چگونه باورهاي مذهبي و فرهنگىِ مسلمانان درگزينشِ ايالت خاصي براي سكونت، مؤثر بوده است وي در اين باره مي گويد:
مسلمانان مهاجر هندو، به دو دليل به فعاليت كشاورزي در ايالت كاليفرنيا پرداختند:
يكي اين كه در كشور خود نيز قبلاً به كشاورزي اشتغال داشته اند، و ديگر اين كه متوجّه شدند كه با كشاورزى، بهتر و آسان تر مي توانند اعتقادات مذهبي خود را حفظ كنند.
وي در بخش ديگري از كتاب خويش در اين زمينه آورده است:
مسلمانان مهاجر تركيه اي و مسلمانان مهاجر هندي بهتر از مسلمانان مهاجر عرب، توانسته اند شخصيت فرهنگي و مذهبي خود را در محيط جديد حفظ كنند واز ميان اعرابِ مهاجر نيز، لبناني ها مذهبي تر از بقيه باقي مانده اند.