ضرورت رابطه جمهوري اسلامي ايران با مسلمانان آمريكا - اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

ضرورت رابطه جمهوري اسلامي ايران با مسلمانان آمريكا

ترديدي نيست كه وجود شش تا هشت ميليون مسلمان در آمريكا و رشد شتاب گيرنده اسلام در اين كشور، آن هم با در نظر گرفتن پتانسيل قابل توجه مسلمانان اين جا از حيث علمى، فرهنگي و تجربيات ديگر، نيروي مستعد و جواني را به مجموعه هاي موجود جهان اسلام افزوده است كه در صورت هدايت و به حركت انداختن صحيح آنان نقش مهمي در حيات اسلام بازي خواهد كرد. از سويي ديگر بايد توجه داشت كه رشد سريع و روز افزون اسلام در آمريكا با تشديد تبليغات ضد اسلامي رسانه هاي اين كشور توأم بوده است، تا بتوانند پيش از پا گرفتن و ريشه دوانيدن اسلام در قلب بزرگ ترين قطب سرمايه داري جهان، آن را از رشد و نفوذ بيش تر باز دارند. از جمله تبليغات زهرآگين رسانه ها و محافل صهيونيستى، معادل قرار دادن اسلام با تروريسم و آدم كشي و ضديت با دموكراسي غرب بوده است كه تا حدي زياد در مسموم كردن اذهان مردم آمريكا مؤثر افتاده است. البته در جريان اين گونه تبليغات به مفاهيمي چون بنيادگرايي اسلامي و تشيع به عنوان ايدئولوژي مسلمانان خرابكار و در عين حال واپسگرا بسيار تأكيد شده تا ضمن بدنام كردن تشيع كه ايران پايگاه اصلي آن است، تخم بدبيني نسبت به مسلمانان شيعه را در قلوب مسلمانان غير شيعه در اين كشور بكارند و در عين حال، بذر كينه و نفرت نسبت به اسلام و مسلمانان فرقه هاي گوناگون شيعه و يا سني را بر قلب مردم عادي آمريكا بنشانند.

اگر چه رسانه ها و محافل امپرياليستي و صهيونيستي در پراكندن تخم بدبيني نسبت به اسلام موفقيت هايي كسب كرده اند، ولي با اين حال، نتوانسته اند جلوي رشد سريع اسلام در اين كشور را بگيرند؛ زيرا جاذبه هاي اسلام براي مردم بومي اين كشور بيش تر ازآن است كه تبليغات اين رسانه ها بتواند تأثير آن را از بين ببرند. برخي از گزارشات حاكي است كه، ساليانه قريب به 25 هزار نفر به اسلام مي گروند. از اين رو، مهم ترين نقش تبليغاتيي كه رسانه هاي جمعي به عهده گرفته اند اين است كه فعاليت هاي خود را براي بي اعتبار كردن اسلام انقلابي كه ايران پايگاه اصلي آن مي باشد متمركز نمايند. از ديگر راه هاي مبارزه با اسلام در آمريكا استفاده از گرايشات ناسيوناليستي و قومي مسلمانان مهاجر است تا ايمان اسلامي تحت الشعاع احساسات و كشش هاي ناسيوناليستي آنان قرار گيرد و با تأكيد و تكيه انحصاري به اين گونه كشش ها و تمايلات قومي و ملّي وحدت مسلمانان مهاجر و بومي خدشه دار شود و مسلمانان به صورت فرقه هاي متخاصم و متضاد در برابر هم قرار گيرند. براي نمونه، در جريان جنگ عراق و ايران تعدادي از مسلمانان سني آمريكا عليه شيعيان اين كشور و عليه ايرانيان بسيج شدند و يك حركت ضد شيعي و ضد ايراني به كمك محافل صهيونيستي و كمك هاي عربستان سعودي و شيوخ مرتجع عرب به راه انداختند. دسيسه هاي دشمنان اسلام در آمريكا تنها به ايجاد خصومت بين شيعيان و سني ها خاتمه نيافت، بلكه دامنه آن به گروه هاي سني مهاجر كه ريشه هاي قومي و نژادي متفاوت دارند نيز كشانده شد و آنان را به جان هم انداخت: اخواني هاي مالزي عليه اخواني هاي ممالك عرب و سلفي ها عليه اخواني ها.