اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و مسلمانان در آمریکا - نسخه متنی

محمود خدا قلی پور، فهیمه وزیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسؤوليت حفظ نظم به عهده آموزگاران و افسران مسجد است. رؤساي كل سازمان ميوه هاي اسلام و آموزش دختران مسلمان، به طور مرتب از كلاس ها بازديد مي كنند و دانش آموزان از ديدن آنان به شدت به هراس مي افتند. دانش آموزاني كه رفتار بد داشته باشند، به خانه فرستاده مي شوند و تنها مي توانند به اتفاق اولياي خود به مدرسه باز گردند. دانش آموزان (بد) اخراج مي گردند. معمولاً پدران و مادران را به خاطر رفتار بد فرزندانشان مجازات مي كنند، حتي ممكن است عضويت آنان در مسجد به دليل كوتاهي در تربيت اخلاقي فرزندان، معلق شود. يك مورد جالب، براي پدرِ يك دخترِ چهارده ساله، گرفتاري درست كرد. وي در يك كارخانه فولادسازي كار مي كند و اتومبيل مدل سال 1958 دارد، وي در يك محله كثيف زندگي مي كند. افسران مسجد او را احضار و به وي دستور دادند تا به خاطر فرزندان خود به منطقه بهتري نقل مكان كند، وگرنه عضويت او در مسجد به مدت نود روز به تعليق در مي آيد. افسران مسجد و انجمن اوليا و مربيان مي كوشند تا پدران و مادران مسؤوليت بيش تري نسبت به فرزندان خود در داخل و خارج از مدرسه داشته باشند، دانش آموزان دبيرستاني كه درس هاي خود را با تلاش زياد فرا مي گيرند، عموماً دستورات مسؤولين مدرسه را اجرا مي كنند؛ اما گاهي اوقات، بي سر و صدا با محدوديت هاي مدرسه مخالفت مي كنند. هم پسرها و هم دخترها، باآموزگاران غير مسلمان روابط دوستانه اي دارند؛ زيرا تصور مي كنند كه شدت عمل آنان كم تر از آموزگاران مسلمان است. همچنين، با قرار گذاشتن دختران و پسران در بيرون از مدرسه، مخالفت مي شود. تحريم جنسى، انگيزه دوستي با دختران، روابط نزديك تر را موجب مي شود. جاي شگفتي نيست كه اين تحريم يكي از دلايل اصلي بود كه شش دختر خود را به مدارس دولتي منتقل كردند. دليل عمده دختران، اين بود كه دروس مطلوب، در دانشگاه اسلامي تدريس نمي شود و بر نبودن دوره ماشين نويسي انگشت گذاردند. به دنبال آنان، پسران نيز همين رويه را در پيش گرفتند، اما با دخالت به موقع اليجاه محمد، اوضاع سر و سامان يافت. فوراً براي دختران كلاس ماشين نويسي داير شد و معلم ماشين نويسي استخدام كردند. پسر رئيس كل سازمان ميوه هاي اسلام، به دبيرستان دولتي هايد پارك منتقل شد و در انجام اين كار قبلاً از اليجاه محمد اجازه گرفت. علت اين بود كه اين پسر به دليل نفوذ پدرش، زياد درس نمي خواند و احساس شدكه انتقال وي به دبيرستان دولتى، وي را در شرايط مشابهي با ساير دانش آموزان در مدرسه دولتي قرار مي دهد.

در دبيرستان، 25 دانش آموز بود (بيست دختر و پنج پسر). از اينان خواسته شد تا به طور كتبي به چند پرسش واقعي پاسخ دهند و آرزوهاي خود را بيان دارند، اما غالب دانش آموزان همكاري نكردند. پاسخ هاي دريافت شده در زير مي آيد: (بوبي جين دهم) (10) شانزده ساله، متولد در بخش مارشال (ميسي سي پى)، كه از 23 فوريه 1958 در شيكاگو زندگي مي كند، پدرش يك كارگر است. هيچ يك از پدر و مادرش در نهضت عضويت ندارند. آرزوي وي اين است كه مسلمان شايسته اي باشد و بتواند كمك بيش تري به اليجاه محمد بكند.

(فنوي كريم) (11) شانزده ساله، متولد شيكاگو، كه پدر بزرگ و مادربزرگش از 25 سال پيش عضو نهضت بوده اند. پدر بزرگش در يك سوپر ماركت كار مي كند. (فنوى) كه دانش آموز با هوشي است، آرزو دارد تند نويس شود.

(لوئيس آرمسترانگ) (12) پانزده ساله، و در شيكاگو به دنيا آمده است. از مدرسه دولتي به دانشگاه اسلام انتقال يافته است. پدرش در يك كارخانه فولادسازي كارگر است، پدر و مادرش در نهضت عضويت ندارند، لوئيس از يك ماه پيش و در هنگام تهيه اين گزارش، به نهضت پيوسته است. او مي گويد:

آرزوي من،تمام كردن دوره دبيرستان، يكي دو سال درس خواندن در دانشكده، سپس طي كردن دوره دو ساله، آن گاه كار در بيمارستان مسلمانان است كه قرار است تأسيس شود.



10.BOBBIE JEAN X

11.PHENOY KARIM

12.LOUIS ARMSTRONG

/ 233