اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

والاس به عقايد پدرش درباره برتري نژاد سياه ارج نمي گذارد و اين بسياري از مسلمانان سياه را كه به سبب مبارزه شديد اليجاه محمد با نژاد سفيدي كه براي قرن ها سياهان را استثمار كرده بود، به ملت اسلام پيوسته و مسلمان شده بودند دلسرد مي نمايد. اين گرايشات والاس محمد نمي تواند از سوي نگارندگان اين بررسي مورد انتقاد قرار بگيرد؛ چرا كه حركتي در جهت تعالي مسلمانان سياه و رهانيدن آنان از افكار التقاطي چارچوب هاي تنگ فكري نژاد پرستي سياه است؛ ولي به عنوان يك مسلمان مي توان از كم بها دادن او به استقلال اقتصادي و سياسي سياهان جامعه سفيد، كه همواره سعي در تحميل خود بر ديگر اقليت هاي جامعه آمريكا دارد، انتقاد نمود.

اليجاه محمد مي پنداشت كه، چون اسلام روابط ستم كارانه موجود ميان سفيد پوستان و سياهان آمريكا را محكوم مي داند، بنابراين ملي گرايي سياه را مي پذيرد، چرا كه ناسيوناليسم سياه نيز اين روابط ظالمانه را با تمام توان محكوم مي كند. حاصل اين اشتباه او، انحراف از اسلام اصيل بود. به همين ترتيب، ولي با هيأتي معكوس، والاس محمد نيز مرتكب اشتباهي مشابه شد. او پنداشت چون اسلام، نژاد پرستي (يا ناسيوناليسم) سياه را، به حكم برابر و برادر دانستن انسان ها با يكديگر، رد مي كند، پس حتماً كار به روابط ظالمانه سفيد پوستان و سياهان آمريكا ندارد و ظلم و تبعيض و تحقير را ناديده مي انگارد. بدين ترتيب او مسلمانان سياه پوست را از صحنه مبارزه ملت سياه كنار كشيد.

نديده انگاشته شدن چهار صد سال محروميت و مظلوميت سياه پوستان آمريكا از سوي والاس با عكس العمل شديد ديگر سران ملت اسلام رو به رو شد.

در اوايل فوريه 1977، والاس رهبري خود را وارد مرحله جديدي كرد. او اعلام نمود كه، ملت اسلام صحنه فعاليت هاي تجاري را ترك خواهد كرد.

به سرعت گروه زيادي از رهبران مسلمان و رؤساي مهم مساجد به شدت به اين امر اعتراض كردند. در اوت 1977 (سيليس محمد)، كه زماني مدير تجاري نشريه محمد سخن مي گويد بود، (والاس دى) محمد را به خيانت به مسلمانان سياه پوست متهم كرد.

در همان سال (لوئيس فراخان)، كه زماني مهم ترين سخنگوي ملت بود، از ملت اسلام جدا شد، دليل اين قطع رابطه تأويلات انحرافي والاس از تعليمات اليجاه محمد بود.

بزرگ ترين ضربه براي عموم سياهان آمريكا اعم از مسلمان و غير مسلمان تغيير نام رسمي سازمان به جامعه جهاني اسلام در غرب و بي اعتنايي به واژه پر مسمّاي سياه با اتخاذ نام بلاليان بود.

ناسيوناليست هاي سياه كه در تلاش براي ايجاد يك جامعه سياهِ قدرتمند، متحد و سعادتمند بودند، آن را در قالب ملت اسلام مي ديدند. نامِ سازمان، معنايي را شامل مي شد كه به آنان حس جهت دار بودن مي داد. تغيير نام ملت اسلام درآنان تأثير ناخوشايند مي گذاشت و بر هواداران آنان تأثير منفي داشت.