اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
از من پرسيدند: آيا با هيچ يك از خواهران مسلمان روابط جنسي داشته ام يا خير از روي صميميت پاسخ دادم: خير. قاضي گفت: جاي شكرش باقي است كه اين كار را نكردى. پس از گذراندن اين دوره تحقير، از من پرسيدند: چگونه از جرايم خود دفاع مي كنى كه تنها دفاع من، اعتراف به گناه بود. قاضي مرا گناهكار شناخت و عضويت مرا در مسجد به مدت يك سال ديگر شامل تعليق دانست. همچنين مرا در انزوا قرار دادند؛ يعنى، هيچ مسلماني حق صحبت كردن با من را نداشت و نمي توانستم در جلسات، خواه عمومي يا خصوصى، شركت كنم، حالا چند برادر با من سلام و عليك مي كنند، ولي وقتي آنان را در خيابان مي بينم به من پشت مي كنند. خيلي دلم مي خواهد به مسجد برگردم. مدت محكوميت من يك سال ديگر به سر مي رسد و دوباره زندگي را از سر مي گيرم. مي دانيد، من زندگي ام را از يك عضو تا گارد محافظ اليجاه محمد رساندم و در راه روحاني شدن بودم. من از اتومبيل پنجم به اتومبيل اليجاه محمد تغيير شغل دادم. حال ناگزيرم همه چيز را از نو شروع كنم. مي دانم كه وقتي مدت محكوميت من تمام شود با روي خوش از من استقبال مي كنند. خود را شايسته اصلاح مي دانم و بايد دوباره وجود خود را ثابت كنم. رئيس سازمان ميوه هاي اسلام به من گفت: آيا فكر مي كني كه اليجاه محمد شوخي مي كند، فكر مي كني كه او هم اهل ورق بازي است، تو چه حقي داشتي كه زحمات او را به هدر دهى.شايان ذكر است كه اين برادر با وجود تعليق عضويت، به نويسنده كتاب گفت: هفته اي بيست دلار عشريه براي نهضت مي فرستد. مي گويند: تنها يك افسر، مقرراتِ روابط جنسي را زير پا گذاشت، و بلافاصله خلع درجه گرديد و عضويتش در نهضت معلق ماند. (74) .رفتار شخصي و ادب و نزاكت پيروان اليجاه محمد در اجتماع سياه پوست معروف است، حتي سياه پوستاني كه ساير جهات نهضت را تأكيد نمي كنند، احترام زيادي براي رفتار و انضباط پيروان در زندگي خصوصي و در روابط با ساير سياه پوستان قايل هستند، گروه زيادي معتقدند كه، كاميابي اليجاه محمد از قابليت وي در نظم دادن به پيروانش سرچشمه مي گيرد. نياز به مسؤوليت تا حدودي شدت مجازات مربوط به مقرارت رفتار اعضا را توجيه مي كند. انضباط شديد در خصوص طبقه كارگر مسلمان، زيان هاي آشكاري به همراه دارد. به طور كلى، سياه پوستاني كه با اليجاه محمد درباره مسأله نژادي اتفاق نظر دارند براي شان دشوار است، بلكه در زندگي آزادي خود را به خاطر وعده هاي اسلام ناديده بگيرند. در نتيجه، در حالي كه انضباط شديد در حكم دارايي اخلاقي و اجتماعي اعضا محسوب مي شود ومايه هم بستگي نهضت است، لكن در عين حال مانع گسترش آن مي شود. شواهدي به چشم نمي خورد كه انضباط و كنترل براي جلب اعضاي بيش تر، شدت خود را از دست مي دهد. اين مشكل، همان گونه كه در پيش گفته شد، نشان دهنده اين است كه اعضاي بالقوه در اساسِ برخي از تعاليم اليجاه محمد موافقند، ولي فكر مي كنند كه اين مكتب آشكارا ضد سفيدپوست است.كاميابي سياه پوستان در خارج شدن از جامعه سفيد پوست و بيگانه شدن با آن تا حدودي از طريق جريان آيين ويژه عضويت آنان درنهضت و تا اندازه اي از مجراي تكرار مداوم و بزرگ جلوه دادن اين مكتب در جلسات مسجد صورت مي گيرد. به اين جهت است كه حضور هفته اي يك بار در جلسات براي همه اعضا الزامي است.يك عضو تازه نهضت در معرض برنامه حفظ كردن قرار مي گيرد تا وي را براي سال هاي بعد آماده سازند، بدين طريق، مسيرهاي تازه و جالبي درباره جهان اطراف وي ارائه مي گردد. وي خودش را، مردمش را، جامعه اش را و جهان را با بينش يگري مي بيند و ترغيب مي شود تا ارزش هاي جديد را با پيشرفت خود يكسان سازد و احساس جديد ارزش فردي و مسؤوليت را به دست آورد. (75) .
