اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

شكست هاي ما در نتيجه:

1. نداشتن قدرت توليد مستقل و روش صحيحي در ارائه بيان مشكلات اجتماعى؛.

2. بي ميلي در ارائه راه حل هاي جديد براي مشكلاتي كه قرن هاست با مسامحه و با نتيجه هاي هميشگي تكرار شده است؛.

3. و نيز بي اهميت دانستن شبكه اطّلاعاتي است. از نيازهاي ضرورى، شناختن ايده هاي نو ويافتن پاسخ براي مشكلات اجتماعي است.

نخستين قدم در اين راه، شناخت است اعم از فردى، سازمانى، گروهي و ايجاد ارتباط با يكديگر بر اساس حقيقت، اعتماد و احترام است. متأسفانه تلاش هاي گذشته بر مبناي رؤيا بوده است. نبايد از پتانسيل هاي موجود در بين مسلمانان غافل بود. تنها نياز ما تكيه بر خدا و گرفتن كمك از سنت هاي پيامبر اسلام است.

پس از او آقاي (مطهر كاظمى) به ايراد سخن پرداخت. وي كه داراي فوق ليسانس در رشته هاي هنر و مديريت بازرگاني است، سخنش را با عنوان (مسائل حقوقي بشر) و مسائل حقوقي كه مسلمانان آمريكا با آن روبه رو هستند به اين شرح بيان كرد:

امروز كه در اين محل گرم و فضاي دوستانه جمع شده ايم بگذاريد يادي كنيم از نخستين مسلماناني كه براي كشف قاره آمريكا وارد اين سرزمين جديد شدند. بر طبق شواهد موجود در دائرةالمعارف مذاهب، نخستين كساني كه پيش از شروع برده دارى، نخستين مركز اسلامي را در آمريكا تأسيس كرده اند، آفريقايي ها بوده اند. بعدها وقتي برده داري و برده فروشي آغاز شد، نخستين قربانيان اين راه، مسلماناني بودند كه مانند كالا در انبارهاي استعمارگران آمريكا به فروش مي رسيدند. زن و مرد مسلمان از روستاهاي سودان، مالي و غنا به وسيله برده داران ربوده مي شدند و در جهان جديد به فروش مي رسيدند. اين مسلمانان اوليه، از پايه گذاران كشاورزي بودند. آنان بودند كه مرغزارها را احيا كردند و در پرورش چمن ها و كاشتن درختان و به ثمر رساندن آنها مي كوشيدند. همچنين آنان در نگهداري حيوانات اهلي و پرورش طيور و نيز در ساختن محل هاي مسكوني براي اربابان خود تلاشي پي گير داشتند. آنان در واقع سازندگان اصلي و واقعي اين جهان جديد؛ يعني آمريكا، بوده اند. بگذاريد يادي كنيم از مؤسّسان اوّليّه آمريكا كه از خانه و مكان خود، يعنى، از دورترين نقاط دنيا دزديده و از خانواده و ريشه اصلي خود جدا شده و به صورت برده به اين سرزمين آورده شدند. اين مسلمانان ناكام و بي دفاع كه دردها و شكنجه هاي وارده بر آنان غير قابل توصيف است، سازندگان اصلي آمريكا بوده اند كه رحمت خداوند بر آنان باد. متأسفانه اين افراد نه تنها متحمّل درد و رنج شدند، بلكه نام و مذهبشان را نيز به زور از دست دادند. نام هاي برده اي بر آنان نهادند و آنان را رفته رفته از اسلام جدا كردند. بنابراين، اينان برادران ايماني گمشده و شهداي ما هستند. در واقع مي توان گفت كه:

در بنياد و بنيان آمريكا، خون به ناحق ريخته مسلمانان جاري است. اين بزرگان، نخستين اقوام گمشده اسلام در آمريكا به شمار مي روند. تاريخ مسلمانان در آمريكا زير آوار زمان همراه بادرد و رنج خوابيده و در انتظار است كه روزي دانشمندان مسلمان آمريكا آن را كشف نموده و به ميراث اسلامي خود بازگردانند. وظيفه امت اسلامي است كه اين رابطه را با قوم گمشده اي كه ما آن را آمريكايي هاي آفريقايي تبار مي ناميم برقرار نمايد. خوشبختانه پس از گذشت اين همه زمان، و تحمل درد و رنج و از دست دادن آزادي هاي فردى، مذهبي و قطع ارتباط با اسلام، هنوز روح اسلام در فضاي آمريكا جريان دارد و در جست و جوي گمشده خويش است. لازم است بررسي كرد و ديد چه چيز باعث شد كه افرادي مانند: (مالكوم ايكس)، (جميل الامين)، (محمد على) و بسياري ديگر راه را يافته و به خويشتن خويش بازگشته اند. فكر مي كنم اين چيزي نيست مگر عطر دل انگيز شهداي اسلامي كه پس از گذشت پانصد سال هنوز در آسمان آمريكا پراكنده است. بياييد دست در دست هم دهيم و اين گمشدگان را به خانواده اسلام باز گردانيم. گروه هاي زيادي هستند كه خود را وابسته به اسلام مي دانند، در حال حاضر چهار گروه مختلف (امت اسلام) (MATION OF ISLAM )در آمريكا وجود دارد و بعضي از آنها در ارتباط با اسلام هستند، ليكن از توده مردم بسيار فاصله دارند. امروز اسلامِ توده مردم، تحت رهبرىِ امام وارث الدين محمد در جريان است. اسلام و مسلمانان يك چيز نويي در تاريخ آمريكا به شمار نمي آيند. تاريخ آنان با آغاز پيدايش آمريكا رقم خورده است، ليكن برخورد آمريكاي امروز با اسلام و مسلمانان، مانند برخورد با يك واقعيت و يا اتفاق جديد است كه هيچ سابقه اي نداشته و ندارد و با اسلام برخوردي مشكوكانه و در عين حال خشن دارد. در آمريكا به مسلمانان بي احترامي مي شود. گروهي معتقدند كه اسلام تهديدي است براي جهان متمدن، در صورتي كه اسلام نه تنها تهديدي نيست بلكه مورد تهديد هم واقع شده است.