اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و مسلمانان در آمریکا - نسخه متنی

محمود خدا قلی پور، فهیمه وزیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرچه عيسي محمد تعديلاتي در آموزش هاي مذهبي خود ايجاد كرده و از آن جمله برخوردهاي نژاد پرستانه را كاهش داده، با اين حال با اين ادعا كه او علاقه مند به حفظ رابطه مستقيم با خط حقيقي اسلام است، تمام پيامبران را سياه پوست مي داند و حتي خدا را سياه معرفي مي كند. وي براي احتراز از اتهام وهّابي بودن سعي كرده در تعابير خود به تفاسير و تعابير شيعه نزديك شود. بدين معنا كه با تأييد نقش حضرت عليژ، كه او را نيز سياه مي داند، اسلام را رد مي كند. (شايان ذكر است كه تا سال 1982 طبق گزارشات موجود قريب به هزار نفر در فيلادلفيا به مذهب شيعه گرويدند).

وي با تأكيد به اين كه حضرت فاطمه(س) تنها فرزند رسول خدا حضرت محمدْ بود و صاحب فرزنداني شده، سعي كرد با قبول تفاسير شيعه درباره نقش حضرت عليژ براي خود نيز يك ريشه و تبار عربي پيدا كند و به خاندان پيامبر نزديك شود.

به هر حال آنچه كه روشن است اين است كه، وي از نظر پيروان خود يك شخصيت ممتاز، معنوي و صاحب كرامات است. البته برخي گزارشات حاكي است كه، كساني كه از فرقه انصاراللّه جدا شده اند عيسي محمد را فردي قدرت طلب، متقلب و كسي كه حتي اعمال همجنس بازي و زنا را تشويق مي كند، معرفي كرده اند؛ ولي پيروان عيسي محمد او را فردي مهربان، بخشنده، پدر، دوست، رحيم، صبور و... مي شناسند وحتي معجزات و كراماتي براي او قايلند. شخص عيسي محمد اعتراف نمود كه، پيامبر و مهدي موعود نيستم، بلكه يك معلم، راهنما، رهبر و امام هستم. وي در سال 1988 به عنوان امام جامعه انصار اللّه خود را بازنشسته كرد و رهبر جديدي به نام امام موسي به جاي او نشست؛ ولي عيسي محمد همچنان به فعاليت خود در دفاع از دكترين فرقه مذكور ادامه مي دهد. وي شديداً رهبران مسلمان سنّي را مورد حمله قرار مي دهد؛ زيرا به نظر او تعاليم قرآن و حديث نبوي را به انحراف كشانيده اند. نامبرده در كتابي تحت عنوان 360 سئوال از مسلمانان سني كه در سال 1989 منتشر شد رهبران مذهبي سني را به باد انتقاد گرفته و آورده است كه، اين افراد سني سعي مي كنند نقش خدا را بازي كنند و معلوم سازند كه چه كسي حق تفسير اسلام را دارد. وي بيش تر از همه سني هاي عربستان سعودي و مخصوصاً (امينه ابوبلال فيليپ) نويسنده كتاب (فرقه انصاراللّه) را مورد حمله قرار داده؛ زيرا امينه ابوبلال در كتاب خود فرقه انصار و شخص عيسي محمد را شديداً مورد انتقاد قرار داده است. عيسي محمد رهبران مذهبي سعودي را بزرگ ترين بدعتگذار در اسلام بر شمرده و آنان را متهم كرده كه تنها به پول، مقام و قدرت مي انديشند و حاضرند جان خود را در راه رسيدن به اين خواسته ها فدا كنند. (7) .

به طور كلي آنچه كه از نوشته هاي برخي از صاحب نظران مسائل مذهبي و فرقه اي در آمريكا بر مي آيد اين است كه، عيسي محمد داراي شخصيتي جنجال بر انگيز بوده و در خلال سال هاي متمادي فعاليت هاي مذهبي و رهبري فرقه انصار اللّه ويژگي ها و امتيازات فوق العاده اي براي خود قايل شده و در آموزش ها و تز مذهبي خود نيز تعديل هاي گوناگوني صورت داده است. براي مثال، در كتاب فوق الذكر در صفحه 299 مي گويد:
يك مسلمان واقعي در اصل يك مسيحي است.

منظور گفته وي اين است كه، فرقه انصاراللّه پيروان حضرت عيسي هستند و منتظر بازگشت او مي باشند. وي با انتخاب نام (رباني يا شوآ) كه معنايش عيسي است، تلويحاً علاقه خود را به داشتن عنوان خاخام به جاي امام نشان مي دهد. گرچه فرقه انصاراللّه مسلمان هستند، ولي طبق آنچه كه از نوشته هاي كساني چون (ايوان حداد) و (جين اسميت) بر مي آيد، عيسي محمد با ديدگاه هاي خير خود جامعه انصار اللّه را يك جامعه مسلمان طرفدار عيسي مسيح مي شناساند. وي در صفحه 588 كتاب 360 سئوال از سني ها تأكيد مي كند كه هرگز خود را به عنوان مهدي موعود به حساب نياورده، بلكه خود را يك رفرميست مذهبي عصر خويش مي شناسد كه فرشته ميكائيل راهنماي او در تفسير و تعبير از اسلام مي باشد.

لازم به توضيح است كه نظر و ارزيابي پژوهشگران در رابطه با رهبران فرقه هاي مذهبي چه در آمريكا و چه در خارج از آمريكا ممكن است كاملاً منصفانه و منطبق با واقعيات نباشد، زيرا غالب اين گونه نويسندگان، وابسته به فرقه ها يا خطوط ديگر مذهبي هستند كه به طور طبيعي اسير تعصبات و پيش داوري هاي مذهبي نسبت به ديگر فرقه ها مي باشند و يا افرادي كه غير مسلمان هستند و نسبت به اسلام دانش كافي ندارند و به دليل كم اطلاعي شان از فرهنگ اسلامي چه بسا قول يا فعل يك رهبر مذهبي مسلمان را به دليل استنباط نادرست و بد فهمى، بيش از حد بزرگ يا كوچك جلوه دهند. به همين دليل در خصوص بررسي شرح حال رهبران مذهبي و دكترين هاي مختلف اسلامى، بويژه از زبان نويسندگان و پژوهشگران غير مسلمان و يا وابسته به فرقه هاي ديگر اسلامي بايد جانب احتياط رعايت شود و به مأخذهاي متنوع و معتبري كه از سوي محققان آگاه، منصف و آزاد از تعصبات مسلكي و اعتقادي فراهم شده مراجعه گردد.

7. همان جا.

/ 233