اسلام و مسلمانان در آمریکا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام و مسلمانان در آمریکا - نسخه متنی

محمود خدا قلی پور، فهیمه وزیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اليجاه محمد كه از داشتن اين اتومبيل ها احساس غرور نمي كند مي گويد:

علت اين كه من سوار اتومبيل كاديلاك مي شوم، روشن است. سياهان براي چيزهايي مانند كاديلاك ارزش زيادي قايلند. شخصاً ترجيح مي دهم از اتومبيل كهنه و كوچكي براي رسيدن به مقصد استفاده كنم، ولي اگر اين كار را مي كردم، سياهان شايع مي كردند كه، اسلام او را فقير ساخته است، در حالي كه در وضع حاضر، فكر مي كنند كه، اسلام براي هيچ كس فقر نمي آورد. به خواهري كه در اين جا است نگاه كنيد. او حدود دوازده سال پيش از شهري كه 72 مايل با لتيل راك مركز كانزاس فاصله دارد به شيكاگو آمد. در بدو ورودش به شيكاگو هيچ چيز نداشت؛ اما اكنون در وست سايد زندگي مي كند. مالك يك جايگاه فروش بنزين است و دو آپارتمانش را به اجاره داده است،حمد و سپاس بر پروردگاري كه بركات خود را نصيب ملت اسلام كرده است. (61) .

پيروان جنبش در طول سال هاي متمادي با اصرار از اليجاه محمد خواستند از كشورهاي اسلامي آفريقا و خاورميانه ديدار كند، ولي او نمي پذيرفت؛ چرا كه فكر مي كرد هزينه سفر براي پيروانش بيش از اندازه باشد. با اين همه، سرانجام اليجاه محمد و دو پسرش اكبر و هربرت بار سفر را بستند. اين مسافرت از نوامبر 1959 تا ژانويه 1960 به طول انجاميد. هزينه اين مسافرت از طريق مساعدت مالي هر عضو، به مبلغ 25 دلار، تأمين شد.

سليقه هاي شخصي اليجاه محمد بي اندازه محافظه كارانه است؛ لباسش مشكي يا خاكسترىِ راه راه است. هميشه پاپيون مي زند. تنها كسي از اعضاي جنبش است كه بافينه به سر مي كند. بافينه او از جنس مخمل تيره با هلال برودري دوزي شده و داراي علامت خورشيد و ستارگان و ماه است. (62) .

شيوه سخن گفتنش ملايم و در عين حال قاطع است. صدايي گيرا دارد. رفتارش در خانه و ديگر جاها، رسمي و مؤدّبانه و ملاطفت آميز است. يكي از پيروانش، كه چندين روز مهمان خانواده اليجاه محمد بوده است مي نويسد:

حتي فرزندانش هم با او خودماني نيستند و رسميّتِ در خور توجهي در روابط او با فرزندانش وجود دارد؛ اما به هر حال، به آنان عشق مي ورزد. با آن كه در زندگي خانوادگي شان روابط رسمي دارند، با اين حال، همه چيز رنگ مهرباني دارد. اليجاه محمد همسرش، فرزندانش و آشپزها، جملگي با يكديگر با احترام و مهربانانه و رسمي رفتار مي كنند، زندگي در خانه او بسيار بزرگوارانه است و نجابت بر محيط خانوادگي شان حكم مي راند. همسرش، دوست داشتني و نمونه يك زن مسلمان است. مهمانان زيادي به خانه او مي آيند. منشي ها غذاي خود را با اعضاي خانواده اليجاه محمد صرف مي كنند؛ اما هيچ كدامشان در اين ساختمان به سر نمي برند. اليجاه محمد به آنان اجازه مي دهد تا يكي از اتومبيل ها را براي رفت و برگشت به خانه خود و نيز براي رفتن به موزه مورد استفاده قرار دهند. (63) .

توجه خالصانه اليجاه محمد به خلق هاي سياه و اعتقادش به اين كه وي اساساً يك اصلاح طلب است، در نگارنده عميقاً اثركرد. عادت داشتن به كارِ زياد از جمله ويژگي هاي او مي باشد كه مورد تقليد پيروانش نيز قرار گرفته است. روحانيان و پيروان جنبش مي كوشند تا شيوه سخنرانى، حركات و سكنات و طرز راه رفتن او را تقليد كنند. راه رفتن شتابان او در داخل و خارج از مسجد، از سوي افسران جنبش تقليد مي شود، (او به ما مي آموزد كه با سرعت نور، حركت كنيم). (64) .


61. تا سال 1953 پيروان اليجاه محمد بافينه قرمز به سر مى گذاشتند؛ امّا اين كار ادامه نيافت زيرا اليجاه محمد مايل نبود كه پيروانش با پيروان بافينه به سر نهضت مورها و ساير گروه هاى مسلمان كه سيگار مى كشند، مشروب مى خورند و سوء رفتار دارند اشتباه شوند.

62. از مصاحبه با يكى از پيروان.

63. مصاحبه با روحانى جيمز سوم.

64. مصاحبه با روحانى جيمز سوم.

/ 233