بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 2

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(وجعلنا منهم ائمة يهدون بامرنا لنا صبروا( (السجدة: 32 / 24)

يعنى: «ما بعضى از آن ها را امام قرار داديم تا مردم را به وسيله ى امر ما هدايت كنند; زيرا آنان صبر كردند».

از اين گونه آيات استفاده مى شود كه امام، علاوه بر ارشاد و هدايت ظاهرى، داراى نوعى هدايت و جذبه ى معنوى است كه از سنخ عالم امر و تجرّد مى باشد، و به وسيله ى حقيقت و نورانيّت و باطن دانش، در قلوب شايسته ى مردم تأثير و تصرّف مى نمايد و آن ها را به سوى مرتبه ى كمال و غايت ايجاد، جذب مى كند. (دقت شود).

شهيد مطهرى، در كتابش «ولاءها و ولايت ها» چنين اظهار مى دارد:

«حضرت معظم له (علامه طباطبايى) درباره ثبوت ولايت و حامل آن «امام» و اين كه جهان انسانى همواره از انسانى كه حامل ولايت باشد (انسان كامل) خالى نيست مى فرمايند: در ثبوت و تحقق صراط ولايت كه در وى انسان، مراتب كمال باطنى خود را طى كرده و در موقف قرب الهى جايگزين مى شود، ترديدى نيست، زيرا ظواهر دينى بدون يك واقعيت باطنى تصوّر ندارد و دستگاه آفرينش كه براى انسان ظواهر دينى (مقررات عملى و اخلاقى و اجتماعى) را تهيه نموده و وى را به سوى او دعوت كرده است ضرورتاً اين واقعيت باطنى را كه نسبت به ظواهر دينى به منزله ى روح است آماده خواهد ساخت و دليلى كه دلالت بر ثبوت و دوام نبوت (شرايع و احكام) در عالم انسانى كرده و سازمان مقررات دينى را به پا نگه مى دارد، دلالت بر ثبوت و دوام و فعليت سازمان ولايت مى كند و چگونه متصوّر است كه مرتبه اى از مراتب توحيد و يا حكمى از احكام دين امر (فرمان) زنده اى بالفعل داشته باشد در حالى كه واقعيّت باطنى كه در بر دارد در وجود نباشد و يا رابطه عالم انسانى با آن مرتبه مقطوع بوده باشد. كسى كه حامل درجات قرب و امير قافله اهل ولايت بوده و رابطه ى انسانيّت را با اين واقعيّت حفظ مى كند در لسان قرآن، «امام» ناميده مى شود. (1) سبحانه براى پيشروى صراط ولايت اختيار شده و زمام هدايت معنوى را در دست گرفته. ولايت كه به قلوب بندگان مى تابد، اشعه و خطوط نورى هستند از كانون نورى كه پيش اوست، و موهبت هاى متفرقه، جوى هايى هستند متصل به درياى بيكرانى كه نزد وى مى باشد». (2)

1- رجوع شود به تفسير الميزان، ذيل آيه ى (و اذا ابتلى ابراهيم ربّه بكلمات فاتمّهنّ قال انى جاعلك للناس اماماً)

(البقرة : 2 / 124) كه به زيباترين وجه اين مطلب بيان شده است.

2- مطهرى، [شهيد]مرتضى، ولاءها و ولايت ها.

/ 598