بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
علاوه برتشريع و اعلام قوانين، رييس مدينه وظيفه ى رفع اختلال را نيز بعده دارد. اگر در حلقه اى با سلسله اى در مدينه اختلالى ايجاد شود كه مانع سعادت مردم گردداو وظيفه دارد با حكمت الهى آن را شناسايى و برطرف كند.(1) همين طور وظايف يك يك مردم و اصناف آن ها را مشخص سازدوهمه ى مردم وظيفه دارند از هدف و غرض رييس اول پيروى كنند. هم چنان كه در نظام عالم طبيعت وجودهاى بالغير در سير صعودى وجود به وجود بالذات ختم مى شود، اراده ها و غايت هاى بالغير نيز به اراده و غايت بالذات ختم مى شود; در نظام آرمانى فارابى نيز همه ى اراده ها و غايت ها به اراده و غايت رييس منتهى مى شود.زيرا رييس مانند سبب اول است و مدينه مانند نظام هستى.(2) درباره ى رييس تفكيك قوا معنا ندارد.(3) او معتقد است انسان با ويژگى هاى بالا در هر عصر يكى بيشتر نمى تواند باشد و بطور توالى يكى يكى ظهور خواهند كرد و يك فرد اين چنينى هم رييس قوه ى مجريه است، هم مقننه و هم ديگر قوا ; او تنها تشريع نمى كند بلكه علاوه بر تشريع ضامن اجراى آن نيز هست. براى همين گفته اند فارابى با اعتقادات شيعى كه دارد «مدينة النبى»(صلى الله عليه وآله) را با ديد فلسفى در قالب يك آرمان شهر بازسازى كرده است.(4) بعضى ديگر از صفات رييس كه توسط فارابى شمرده شده است .رييس بايد تام الاعضا باشد.همچنان كه اعضا بىوقفه وطبيعى به وظايفشان آشنا وآن را انجام مىدهند، رييس نيز بايد اينگونه باشد.آن چه دريافت مى كند بايد قدرت بر حفظ آن را داشته باشد و دچار فراموشى نشود و بتواند آن را در مرتبه ى ابلاغ آن گونه كه هست ابلاغ كند و از هر تحريف مصون باشد.نفس او از امور ناپسند و پست، برتر و بالاتر باشد و دوست دار كرامت باشد.امور دنيوى چه ثروت، مثل: پول و زرق و برق دنيا و چه لذت هاى حاصل از نوشيدن، پوشيدن و لذت هاى جنسى او را راغب به خود نكنند و در آن حرص و آز نداشته باشد.دوست دار عدالت و اجراى آن باشد و دشمن ظلم و ظالمان.هم خود متصف به عدالت باشد و هم آن كه ديگران را وادار به عدالت كند و اگر بر كسى ظلمى شده باشد به هر نحو كه مصلحت مى داند دل جويى به عمل آورد و پاداش لازم را بدهد.(5) وجود ويژگى ها سبب شده است كه چنين انسانى بسيار نادر، بلكه در هر عصر بيش از يكى يافت نشود. اگر احياناً يكى هم يافت نشد قوانين وضع شده ى رييس اول توسط جانشينان او اجرا شود.(6)