بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
اين تمدن و فرهنگ كه ثروت اندوزى، ناپارسايى، لذت جويى و مصرف گرايى چونان وديعه تلقى مىكند، انتقال قدرت تمدن غرب را به نوعى اقتدار معنوى(1) با اعتبار جهانى منتفى مىكند. پس سكولاريسم عنان گسيخته در درون خويش نطفه ى خود ويرانى فرهنگى را پرورش مى دهد. همين سكولاريسم حقوق بشر را دروغى تام و تمام به نظر مى آورد و همين ارزش هاى قلابى تمدن غربى است كه نيچه در برابر آن «نه» مىگويد و آن را چون ارزش هاى فرتوت اژدهاوار مى خواند كه هستى انسان را به نيست انگارى منفعل مىكشاند.همه ى منتقدان ارزش هاى غربى از ماركس و كيركه گورتا هيدگر برانگيزاننده ى نهضت هاى انتقادى درتمدن و فرهنگ غربى و تضادهاى درونى را در اين تمدن ايجاد مىكنند.اين تضادها بيانگر شكافى بزرگ در متن تمدن غربى است.