بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه های نجات و مبانی مهدویت - جلد 2

پدید آورندگان: ابراهیم آودیچ، مهدی رستم نژاد، حجت کشفی، رینان ارون رونگسای، سیدصاق سیدنژاد، معروف عبدالمجید، سیدمجتبی آقایی، علی اسلامی، محمدهادی معرفت، ابراهیم رمضانیان، محترم شکریان، عباس پسندیده، محمد نقی زاده، محمدهادی یوسفی غروی، سید اصغر جعفری، لیلی حافظیان، محمد مطیع الرحمن، صلاح علی الکامل، غلامحسین احمدی، فرج الله هدایت نیا، محمد مددپور؛ مترجمان: مرصاد حاج آلیچ، محمدعلی سوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حسين (عليه السلام)در جواب وى فرمود: «اولا حاكميت ابوبكر انتخاب تو بود نه انتخاب مردم ، و ثانياً اين انتخاب تو نيز نه حجت شرعى داشت و نه رضايت آل محمد  (صلى الله عليه وآله) را» (1) كه از نظر امام حسين (عليه السلام)  ، ملاك مشروعيت داشتن حجت الهى است ، نه صرف انتخاب .

2- معاويه در يكى از نامه هايى كه به امام على (عليه السلام) نوشت به «در اقليت بودن» و تعداد اندك طرفداران ايشان ـ چهار يا پنج نفر ـ اشاره كرد و اين را نشان باطل بودن ايشان دانست:

« لو كنتَ مُحِقّاً لأجابوك;  (2) اگر بر حق مى بودى ، مردم دعوت تو را اجابت مى كردند !» در اين سخن ، صحبت از الگوى شناخت حق شده و بر اساس آن ، معاويه معتقد است كه «روى كَرد» و «روى گرد» مردم ، شاخص مهمى درتشخيص حقانيت و بطلان است . اين نظريه هر چند مربوط به بحث معيار شناخت حق است ، ولى ريشه در نظريه اى دارد كه دموكراسى را منشأ حقانيت مى داند . تا دموكراسى را منشأ حقانيت و مشروعيت ندانيم ، نمى توان «روى كَرد» و «روى گرد» مردم را نشانه ى حقانيت يا بطلان دانست .

3- پيش از بيعت مردم با امام على (عليه السلام) ، ايشان به «طلحه» فرمودند: دست خود را بگشا تا با تو بيعت كنم.طلحه امتناع كرد و با اشاره به اين كه هم اكنون افكار عمومى با تو است نه با من ، به ايشان عرض كرد: « اَنت اَحقّ بهذا الأمر منّى; (3) تو بيش از من به اين مقام سزاوارى.» اين نمونه اى از انديشه ىكسانى است كه در برابر امام على (عليه السلام)صف كشيدند و معتقد بودند كه چون افكار عمومى با ايشان است ، ايشان براى خلافت سزاوارتر است ! در باور اين افراد ، همراهى افكار عمومى ، منشأ حقانيت و مشروعيت مىباشد.

1- الطبرسى، أحمد بن على، الإحتجاج، ج 1 ، ص 13 .

2- ابن ابى الحديد المعتزلى، شرح نهج البلاغة، دار الجيل، ج 2 ، ص 47 .

3- المفيد، [الشيخ] محمد بن محمد بن النعمان، الجمل، كنگره شيخ مفيد، قم، ص 128 .

/ 598