ورود و خروج صادقانه در حجّ
همانطور كه مبدأ جهان هستي خداوند بوده و پايان آن نيز ذات اقدس اوست: (هو الأوّل والاخر)[1] همچنين آغاز همه موجودات جهان آفرينش از خدا و انجام و خاتمه كار همه آنها به سوي اوست: (إنّا لله وإنّا إليه راجعون)[2]، و (ألا إلي الله تصير الأمور)[3]. بنابراين، انسان موحد هر كاري انجام مي دهد بايد ابتداي آن به نام خدا و انتهاي آن نيز به ياد او باشد و هيچ كاري را بدون نام خدا شروع نكند و از هيچ عملي، بدون ياد حق خارج نشود. معناي نام و ياد خدا در آغاز و انجام هر كار، حضور اعتقاد توحيدي او در متن عمل و توجّه به شهود خداوندي در صحنه كار است. بر اين اساس، قرآن كريم دستور مي دهد: بگو: پروردگارا مرا صادقانه داخل و صادقانه خارج كن و از نزد خودت براي من نيرويي قاهر و مسلّط و كمك قرار ده: (قل ربّ أدخلني مدخل صدقٍ وأخرجني مخرج صدقٍ واجعل لي من لدنك سلطاناً نصيرا)[4]. يعني ورودم به دنيا و خروجم از آن و همچنين ورودم به جهان برزخ و خروجم از آن به قيامت و نيز ورودم در هر كار و خروجم از آن، بر محور راستي و بر پايه درستي باشد؛ زيرا آنان كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته كردند آنان را در پيشگاه پروردگارشان گام صدق است: (وبشر الّذين امنوا أنّ لهم قدم صدق عند ربّهم)[5]، و زبان صدق است: (واجعل لي لسان صدق في الاخرين)[6]، و همچنين در جايگاه صدق در نزد فرمانرواي مقتدر جاي دارند: (في مقعد صدقٍ عند مليكٍ مقتدر)[7]. يكي از مهمترينِ آن امور، حج است؛ يعني حج و زيارت نيز مشمول اصل قرآني مزبور است؛ زيرا لازم است ورود در آن با احرام و لبيك گفتن، بر اساس توحيد و صدق نيت بوده و خروج از آن در پايان حج و وداع كعبه نيز بر پايه توحيد و صدق ارادت باشد. از اين رو امام رضا(عليه السلام) هنگام توديع كعبه گفت: «اللّهمّ إنّى أنقلب علي أن لا إله إلاّ أنت»[8]. يعني پروردگارا من بر اساس توحيد و نفي هر گونه طاغوت و معبود دروغين ـ همه افعال و اوصاف و ذوات را فاني در فعل و وصف و ذات تو دانسته ـ به كارم پايان داده و از حج و زيارت كعبه بر مي گردم. اين كلام يعني توحيد محض و طرد هر گونه شرك؛ و چنين زائري، حج گزاري است كه نور حج همواره بر او تابش دارد[9]. همچنين بر همان محور كلي است كه امام باقر(عليه السلام) فرمود: ورود به درون كعبه ـ آنجا كه مصداق كامل (فأينما تولّوا فثمّ وجه الله)[10] بوده، همه جهات آن قبله است ـ ورود به فضاي رحمت پروردگار و خروج از آن، بيرون آمدن از گناهان است: «الدُّخول فيها دخول فى رحمة الله والخروج منها خروج من الذُّنوب»[11]. از ادبِ بدرود كننده كعبه، دعا و نيايش با خداي سبحان است، چنانكه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اللّهمّ اقلبنى مُفلحاً مُنجحاً مُستجاباً لى بأفضلِ ما يرجع به أحد من وفْدك من المغفرة والبركة والرِّضوان والعافية ممّا يسعنى أن أطلبَ...» [12]. ادب ديگر اين است كه زائر در آخرين عهد و ديدار خود با كعبه دست بر درِ بـيتاللهالحرام نهاده و عـرض كند: «المسكين علي بابك فتصدّق عليه بالجنّة»[13]. مأخذ: صهباي حج، ص 469.[1] ـ سوره حديد، آيه 3. [2] ـ سوره بقره، آيه 156. [3] ـ سوره شوري، آيه 53. [4] ـ سوره إسراء، آيه 80. [5] ـ سوره يونس، آيه 2. [6] ـ سوره شعراء، آيه 84. [7] ـ سوره قمر، آيه 55. [8] ـ وسائل الشيعه، ج 10، ص 232. [9] ـ همان، ج 8، ص 68 و 328. [10] ـ سوره بقره، آيه 115. [11] ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 370. [12] ـ همان، ج 10، ص 231. [13] ـ همان، ص 233.