ضرورت تطهير كعبه از توليت طاغيان - جام معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جام معرفت - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ضرورت تطهير كعبه از توليت طاغيان

قيام براي تطهير كعبه و نجات آن از دست اشرار، آييني ابراهيمي است كه جز بي‏خردان، از آن روي برنمي‏تابند: (ومن يرغبُ عن ملة إبراهيم إلا من سَفِه نفسه)[1].

از آنجا كه رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم و كساني كه با او ايمان آوردند به ابراهيم كه خانه خدا را از هر پليدي و آلودگي، پاك ساخت، مقدّمتر و سزاوارترند[2]، امروز بر امّت اسلامي است كه خانه خداي متعالي را از هر لوث و زشتي، شرقي باشد يا غربي، پاكيزه سازند. از آنجا كه عقل آن است كه خداي رحمان بدو پرستش مي‏شود و بهشت بدو به دست مي‏آيد: «[العقل] ما عُبِد به الرحمن واكتُسِب به الجنان»[3]، پس هر آنچه كه با آن بهشت به دست نمي‏آيد و خداي رحمان بدان پرستيده نمي‏شود، بلكه دنياي پوشالي با آن كسب و طاغوت بدان عبادت مي‏شود، سفاهت و بي‏خردي است، نه عقل.

استادْ علاّمه طباطبايي (قدّس‏سرّه) در تفسير گرانسنگ خويش در ذيل آيه شريفه (ومن يرغب عن ملّة إبراهيم إلاّ من سفه نفسه)، چه نيكو فرموده است كه از اين آيه، معناي حديث فوق استفاده مي‏شود[4].

ممكن است ساده‏انديشي بگويد: در حجاز كنوني مشرك وجود ندارد تا در موسم حج از او تبرّي جسته شود!

در دفع اين توهم بايد توجّه داشت كه منظور، حضور شخص مشرك و بدن مادّي او نيست، بلكه مراد از تبرّي اعلان انزجار از تفكر شرك‏آلود و تمدن باطلِ شرك‏زدگان و استعمار ظالمانه ملحدان و استثمار طاغيانه مادّيين و استعباد بي‏رحمانه مستكبران و استحمار سامري‏گونه اسرائيليان و استضعاف مكّارانه ابرقدرتها خواهد بود كه نه تنها حجاز كنوني گرفتار آن است، بلكه فلسطين عزيز و بسياري از بلاد اسلامي به آن مبتلاست و صاحب‏نظرژرف‏انديشي كه به حوادث روزگار خود آگاه است اين گونه از لوابس، بر او تهاجم نكرده و امر بر او مشتبه نمي‏شود: «العالم بزمانه لا تهجم عليه اللّوابس»[5].

كشوري كه خانه و حرم خدا و حرم رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم در آن واقع است، نبايد همانند مِلك شخصي و خانه موروثي به نام كسي باشد، كه البته هرگز نمي‏شود. در عظمت حرم و حرمت مكه، همين بس كه قرآن كريم خداوند را به عنوان پروردگار مكه معرفي كرده است: (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة الّذي حرّمها وله كلّ شي‏ءٍ وأمرت أن أكون من المسلمين)[6].

با مشاهده مصيبتي كه كعبه معظمه امروز بدان مبتلا شده، يعني استيلاي اشرار و طاغوتيان بر آن، معناي كلام نوراني مولي‏الموحدين علي‏بن ابي‏طالب (عليه السلام) در فرماني كه به مالك اشتر نوشته است، آشكار خواهد شد. آن حضرت مي‏فرمايد: اين دين در دست اشرار اسير بود، به گونه‏اي كه در آن با ميل و هواهاي نفساني خود عمل مي‏كردند و دين وسيله هوسراني و دنياطلبي آنان بود: «إن هذا الدين قد كان أسيراً في أيدي الأشرار يُعمل فيه بالهوي وتُطلب به الدنيا»[7].

مأخذ: صهباي حج، ص 127.

[1] ـ سوره بقره، آيه 130.

[2] ـ سوره آل عمران، آيه 68.

[3] ـ كافي، ج 1، ص 11.

[4] ـ الميزان، ج 1، ص 300.

[5] ـ كافي، ج 1، ص 27.

[6] ـ سوره نمل، آيه 91.

[7] ـ نهج البلاغه، نامه 53، بند 71 ـ 70.

/ 162