استجابت دعاي حضرت ابراهيم نسبت به مكه و اهالي آن - جام معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جام معرفت - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استجابت دعاي حضرت ابراهيم نسبت به مكه و اهالي آن

حضرت ابراهيم (عليه السلام) به درگاه خداوند عرض كرد: خدايا اين سرزمين غيرذي‏زرع را شهري امن قرار ده: (ربّ اجعل هذا بلداً امناً)[1]. مدتي بعد كه عدّه‏اي از دور و نزديك آمدند و مكّه به صورت شهر درآمد، همان دعا را به گونه‏اي ديگر به خداي سبحان عرض كرد: (وإذ قال إبراهيم ربّ اجعل هذا البلد امنا)[2]. آنگاه آنچنان اين بلد امن شد كه امنيت صفت مشهور اين بلد شد و خداي سبحان از مكّه به عنوان بلد امين ياد فرمود: (وهذا البلد الأمين)[3].

حاصل اينكه، حضرت ابراهيم (عليه السلام) در اين باره دو خواسته داشت: يكي اين كه آن منطقه غيرذي‏زرع آباد شود. ديگر آن كه مأمني گردد تا همگان در آن احساس آرامش كنند. خداوند به هر دو درخواست خليل خويش پاسخ مثبت داد؛ يعني اوّلاً آنجا را شهرِ آباد ساخت و ثانياً آنجا را امنيت بخشيد و ساكنان آن را از فقر اقتصادي و ناامني حفظ كرد: (فليعبدوا ربّ هذا البيت* الّذي أطعمهم من جوعٍ وَ امنهم من خوف)[4]. تأمين اقتصادي ساكنان مكه

حضرت ابراهيم (عليه السلام) براي تأمين ركن ديگر مدينه فاضله، يعني اقتصاد سالم، عرض كرد: (وارزق أهله من الثمرات من امن منهم بالله واليوم الاخر)[5]. راز مطلق‏بودن دعاي اوّل (درباره تأمين امنيت) و مقيدبودن دعاي دوم (درباره بهره‏منديهاي اقتصادي) اين است كه دعاي اوّل به پاس احترام كعبه است و شايسته است شهري كه در جوار آن بنا مي‏شود به گونه‏اي از تأمين الهي برخوردار باشد كه بيگانه نتواند به آن تهاجم كند، اما در دعاي دوم كه براي اهل مكّه است عرض كرد: مؤمنان مكه را از ثمرات برخوردار كن: (وارزق أهله من الثمرات من امن منهم بالله واليوم الاخر). اين دعا براي گروه خاصي است؛ زيرا آن حضرت هرگز براي غيرمؤمن دعا نمي‏كند، مگر براي هدايت به ايمان.

از اينكه خداي سبحان دعاي اوّل را نقل كرد امّا درباره آن سخني نگفت، معلوم مي‏شود كه دعاي اوّل را به طور مطلق پذيرفت. يعني آنجا را هم شهر كرد و هم مأمن و مأمون قرار داد. امّا درباره دعاي دوم، خداي سبحان فرمود: به مؤمنان، حسنه دنيا و آخرت مي‏دهم و كفّار ساكن مكّه را فقط بهره‏اي دنيايي است و در آخرت گرفتار عذاب آتشند: (ومن كفر فأُمتّعه قليلاً ثمّ أَضطَرُّه إلي عذاب النّار وبئس المصير)[6]. پس كافرِ ساكن مكه نيز همچون مؤمنان از ثمرات برخوردار است چنانكه از امنيت بهره‏مند است، ولي ثمرات دنيايي او متاعي اندك و زودگذر است و در آخرت به عذاب آتش گرفتار مي‏شود.

خداي سبحان درباره چگونگي تأمين اقتصادي مكه فرمود: چنين نيست كه ما از راه غيب، نيازهاي اقتصادي مؤمنان مكه را تأمين كنيم، بلكه ثمرات را از مناطق گوناگون به مكّه منتقل مي‏كنيم. ريزش ثمرات به سرزمين غيرذي‏زرع مكّه اينك به گونه‏اي است كه محصولات گوناگون را از سراسر عالم در همه فصول حج و عمره به آنجا مي‏آورند: (يُجبي إليه ثمرات كلّ شي‏ء رزقاً من لَدُنّا)[7].

مأخذ: صهباي حج، ص 149.

[1] ـ سوره بقره، آيه 126.

[2] ـ سوره ابراهيم، آيه 35.

[3] ـ سوره تين، آيه 3.

[4] ـ سوره قريش، آيات 4 ـ 3.

[5] ـ سوره بقره، آيه 126.

[6] ـ همان.

[7] ـ سوره قصص، آيه 57. «جباية» يعني جمع‏آوري.

/ 162