راز دشواري فهم اسرار حجّ - جام معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جام معرفت - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راز دشواري فهم اسرار حجّ

راز بسياري از عبادات بر انجام دهندگان آنها پوشيده نيست: نماز ذكرهايي دارد كه معناي آن روشن است، و ركوع و سجودي كه تعظيم را تفهيم مي كند و تشهدي كه همراه با اعتراف به وحدانيت حق و رسالت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) است. روزه پرهيز از مشتهيات است. تأثير آن در همدلي و همدردي و هماهنگي با مستمندان و يادآوري فشار گرسنگي و تشنگي بعد از مرگ، مشهود است. هم منافع طبّي و دنيايي آن و هم منافع معنوي آن در جهت تهذيب روح معلوم است. همچنين آگاهي از منافع زكات، كه انفاق و تعديل ثروت و رسيدگي به حال مستمندان و ضعيفان است و نيز ثمرات جهاد و مرزداري و دفاع در برابر تهاجم بيگانگان دشوار نيست، ليكن پي بردن به راز مناسك حج دشوار است و اسرار بسياري از آنها با عقل بشري قابل تبيين نيست. از اين رو تعبّد در حجّ بيش از ساير دستورات ديني است. چنانكه از رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده است كه به هنگام لبيك گفتن، به خدا عرض كرد: خدايا! من با رقيّت و عبوديّت محض لبيك مي گويم و مناسك حجّ را انجام مي دهم: «لبّيك بحجَّةٍ حقّاً تعبُّداً ورقّاً»[1]. بنابراين، مراسم و مناسك حج با بندگي محض و رقيّت صرف و عبوديّت تامّ هماهنگ‌تر است. عبادت اگرچه به معنايي كه پيش از اين گفته شد، غايت آفرينش است، امّا خود بنفسه مقدّمه يقين، و يقين غايت آن است، چنانكه خداي سبحان مي فرمايد: (واعبد ربّك حتي يأتيك اليقين)[2]. مقصود از غايت در اينجا همان هدف والا و منفعت مطلوب است، نه حد و نهايت؛ زيرا حد و نهايتْ غايت حركت است، نه غايت آنچه(عبادتي) كه برتر و بزرگتر از حركت است و يقين مستفاد از عبادت، بي هيچ عُطلت و غفلتي، خودْ مبدأ عبادت است. فرق بسياري است ميان عبادتي كه به سمت يقين صعود مي كند و عبادت صادر از يقيني كه در آن غايت عقل نظري و غايت عقل عملي متحد شده، شهود بعينه تبديل به قدرت، و علم بنفسه تبديل به عمل، و معرفت بذاته سرچشمه اعمال صالح مي گردد، آنسان كه چيزي از عمل صالح و ادب حَسَن از يقين باز نمي ماند و از دايره آن بيرون قرار نمي گيرد. در چنين صورتي يقين بنفسه خُلقي عظيم مي گردد؛ چون در اين حالت هيچ تفاوتي بين شهود و عمل وجود ندارد؛ زيرا خُلق عظيم بدون شهود تحقّق نمي يابد، چنانكه عمل صالح و ادب پاك، از شهود جدا نيست، بلكه شاهد، خود از كساني است كه از عبادت سر نمي تابند و به ستوه نمي آيند[3]. پس شاهد متيقّن همان عابد است و او متخلّق به خُلقي عظيم است. او خدا را از ترس دوزخش و از شوق بهشتش نمي پرستد، بلكه تنها به خاطر عشقي كه به خدا مي ورزد، او را عبادت مي كند و اين همان مقام مكنوني است كه جز پاكان بر آن دست نسايند[4].

مأخذ: صهباي حج، ص 329.

[1] ـ محجّةالبيضاء، ج 2، ص 197. در برخي متون، اين عبارت به «انس بن مالك» اِسناد داده شده است.

[2] ـ سوره حجر، آيه 99.

[3] ـ سوره انبياء، آيه 19.

[4] ـ سوره واقعه، آيات 79 ـ 78.

/ 162