اسامي سوره حمد مكي يا مدني است؟
مكّي يا مدني بودن سوره مباركه حمد، مورد اختلاف است؛ بيشتر مفسران برآنند كه در مكّه نازل شده است[1] برخي نيز آن را مدني ميدانند[2] و بعضي نيز قائلند كه خداي سبحان براي تشريف اين سوره و تاكيد بر اهميّت آن، دوبار (يك بار در مكّه و بار ديگر در مدينه) آن را فرو فرستاده است. [3]اختلاف درباره مكّي يا مدني بودن سوره حمد ثمره تفسيري ندارد؛ زيرا مشتمل بر آيهاي نيست كه معنايش به اختلاف نزول، مختلف و متفاوت شود، ليكن براي مكّي بودن آن، دلايل چندي بيان داشتهاند: 1ـ خداي سبحان در سوره مباركه حِجْر به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: "ولقد اتيناك سبعاً من المثاني والقران العظيم"[4] با توجه به اين كه سوره مباركه حجر از سورههاي مكّي است و مراد از "سبعاً من المثاني" در آن، به شهادت روايات معصومين (عليهمالسلام) سوره حمد است[5] و از طرفي اعطاي "السبع المثاني" به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) با لفظ ماضي "اتيناك" بيان شده است، پس سوره حمد نيز مكّي است و قبل از سوره حِجْر نازل شده است.2 ـ در روايات فريقين آمده است كه قِوام نماز به سوره مباركه فاتحة الكتاب است: "لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب"[6] و نماز، پيش از هجرت در مكّه تشريع شده است. استاد علّامه طباطبايي (قدسسرّه) ميفرمايد:گرچه نماز با هيئت و ويژگيهاي كنوني آن در شب معراج تشريع شد، امّا از آيات فراواني در سورههاي مكّي از جمله آيه كريمه (ارايت الذي ينهي * عبداً إذا صلّي)[7] بر ميآيد كه در اوايل بعثت نيز اصل نماز، دست كم به صورت سجده و تلاوت بخشي از قرآن، تشريع شده بود. [8]3 ـ در بـرخي از تفاسير اهلسنت براي اثبات مكي بودن سوره مباركه حمد به رواياتي از حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام)، استناد شده است؛ مانند: "نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش"[9] در جوامع روايي شيعي نيز حديثي به اين صورت از آن حضرت (عليهالسلام) نقل شده است: "فاوّل ما نزل عليه بمكة فاتحة الكتاب..." [10] همچنين حضرت امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: "فأوّل ما نزل علي رسول الله بمكة بعد أن نُبّي الحمد".[11]مأخذ: تسنيم، ج 1، ص 266.[1] ـ درّالمنثور، ج1، ص10. [2] ـ مجمع البيان، ج1، ص17. [3] ـ كشاف، ج1، ص1؛ الكاشف، ج1، ص31. [4] ـ سوره حجر، آيه 87. [5] ـ بحار، ج89، ص235؛ تفسير برهان، ج1، ص41؛ صحيح مسلم، ج2، ص9؛ مستدرك حاكم، ج1، ص238. [6] ـ عوالى اللئالى، ج1، ص196. [7] ـ سوره علق، آيات 10 ـ 9. [8] ـ الميزان، ج20، ص 325. [9] ـ درّالمنثور، ج1، ص10؛ الإتقان، ج1، ص12. [10] ـ مجمع البيان، ج10، ص405. [11] ـ بحار، ج82، ص52.