ولايت، روح كعبه
كعبه در زمين، محاذي بيت معمور است كه آن بيت برابر عرش خداست و فرشته خاصي مأمور بناي بيت معمور شد تا فرشتگاني كه مقام انسانيّت را به خلافت نشناخته و تسبيح و تقديس خويش را سند شايستگي خود براي خليفة اللّهي ياد كرده اند و با تنبيه خداوند به اوج مقام انسان كامل آگاه شده و بر پيشنهاد خويش رقم ندامت كشيده و بر استفهام خود قلم پشيماني زده اند، بر گرد آن طواف كنند و با اين عبادت، نقص كار خود را ترميم كنند[1]. ساختمان كعبه نيز براي طواف بر گرد آن جهت ترميم همه قصورها و جبران همه تقصيرها مخصوصاً غفلت از مقام انسانيّت، و سهو و نسيان يا عصيان در پيشگاه خليفة اللّهي انسان است. از اين رو بهترين تنبّه براي طائفانِ غافل و حاجيانِ ذاهل، تدارك جهل و جبران غفلت درباره خودشناسي و معرفت مقام شامخ انسان كامل و خليفه عصر حضرت بقية الله (ارواح من سواه فداه) است تا چون فرشتگان، طوافِ مقبول و سعي مشكور داشته باشند.مأخذ: صهباي حج، ص 239.[1] ـ كافي، ج 4، ص 188 ـ 187، باب بدءالبيت والطواف. در اين باب دو حديث آمده است كه گرچه سند و نيز برخي از عبارات متن آن دو متفاوت است، ليكن چنين مينمايد كه اصل آنها يكي است. در اين دو روايت، امام صادق(عليهالسلام) پاسخ پدر بزرگوارشان امام باقر(سلاماللهعليه) را به سؤال شخصي كه خواهان آگاهي از علت و منشأتشريع طواف بود نقل ميكند. در روايت نخست، تصريح به اين نكته شده استكه «...فأمرالله ملكاً من الملائكة أن يجعل له بيتاً في السماء السادسة يسمّي الضراح بإزاء عرشه... ». بخش پاياني روايت دوم چنين است: «إنّالله عزّ وجلّ لمّا أمر الملائكة أن يسجدوا لآدم عليه السلام ردّوا عليه فقالوا: «أتجعل فيها من يفسد فيها ويفسك الدماء ونحن نسبّح بحمدك و نقدّس لك». قالالله تبارك وتعالي: «إني أعلمما لاتعلمون»(سوره بقره، آيه 30). فغضب عليهم. ثمّ سألوه التوبة فأمرهم أنيطوفوا بالضراح وهو البيت المعمور، ومكثوا يطوفون به سبع سنين[و]يستغفرون الله عزّوجلّ ممّا قالوا. ثمّ تابالله عليهم من بعد ذلك و رضي عنهم. فهذا كان أصلالطواف؛ ثمّ جعلالله البيت الحرام حذو الضراح توبة لمن أذنب من بني آدم وطهوراً لهم».