رساله نكاحيه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در دوران حكومت وليّ فقيه، مردم ايران با عشق و آزادي، و نبرد با خصم، و توان شديد از جهت عِدّه و عُدّه:
وَ أَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ
عاشقانه به اسلام روي آوردند، سطح ازدواج و تكثير اولاد بر اساس سنّت رسول الله بالا گرفت ؛ مردان با تعدّد زوجات از مخدّرات شوهر كشته در نبرد و غير آن، و پسران و دختران با ازدواج در حين بلوغ، و نسل رشد يافت و اعلان و اعلام ارتش بيست ميليوني سرداده شد. روي اين جهات بود كه آتش حسد و كينه در دل مخالفين اسلام و اين نهضت قويم، روز به روز افروخته ميگشت تا ناگاه به بهانههاي واهي و گفتار بدون منطق بر اساس گفتار «مالتوس» كه دويست سال است كه مرده است، دست به از بين بردن جوانان ما به نام اسلام زدند.دكتر حاج عبّاسعلي اُميدي وفّقه الله كه آناتوميكال و كينيكال پاتولوژيست وحيد و عاليقدر استان خراسان و رئيس بانك خون استان ميباشد، و داراي آزمايشگاه تشخيص طبّي و آسيب شناسي است كه به خدمات هماتولوژي، بيوشيمي، پارازيتولوژي، ميكروبيولوژي، سرولوژي، هيستوپاتولوژي، سيتوياتولوژي اشتغال دارد، و از افراد مسلمان نمازگزار و متعهّد و خدوم به عالم اسلام و انقلاب است و خدمات ارزنده وي مشهود هر عالي و داني ميباشد و سوابق محبّت و مودّت بين حقير و جناب ايشان از قديمالايّام برقرار است، روزي به او گفتم: شما با اين علوم منحصره بخود، چرا در اين سمينارها و مجالسي كه براي تقطيع و عقيم نمودن ارحام و ريشهكن كردن نطفه مردان تشكيل ميدهند شركت نمينمائيد ؛ و آراء طبّي خود را شرح نميدهيد ؟!با كمال تأسّف گفت: آقا اصلاً ما را در اين سمينارها و نشستها راه نميدهند !و نيز ميگفت: روزي جواني برومند، هيكلدار، قويّ البنيه در حدود سنّ سيسال نزد من آمد كه چون لولههاي خود را بسته بود و عارضهاي پيدا نموده بود علاجي كنم.