امّا در مقابل دختراني هستند كه عفاف خود و حجابشان را بهيچوجه حاضر نيستند به كنار بگذارند ؛ ايشان چوب پاكي خود را ميخورند ، و با توجّه به شرم وحياي مخصوصي كه در آنها وجود دارد ، ممكنست مدّتها اين نياز حياتي را نتوانند بر طرف نموده ؛ و به علّت عدم دسترسي به موقعيّت مناسب براي ازدواج دچار بحرانهاي شديد روحي و عصبي شده ، و حالتهائي مانند گوشهگيري و انزوا طلبي و افسردگي ، و عقدههاي رواني مختلف در آنها ديده ميشود. و متأسّفانه چون مورد سؤال واقع شدهام و در كتب ديني راه حلّي در اين مورد نديدهام تقاضا دارم حضرتعالي راه حلّ را مرقوم فرمائيد !با تشكّر و التماس دعا از حضرتعالي ـ امضاء...»
لزوم تشكيل سازماني بنام «حِسبه» در حكومت اسلام
در حكومت اسلام سازماني بايد باشد به نام «حِسْبَه» كه به جميع نيازمنديهاي مردم نظير اين مسأله و امثالها قيام نمايد. بر عهده حكومت است كه از اوّل بلوغ پسران و دختران ، وسائل ازدواجشان را فراهم كند ، و از بيت المال مخارج و هزينههايشان را بطور وسع و كفاف تأديه نمايد ؛ ازدواجي عالي و مناسب كه به هيچ وجه مزاحم با تحصيل و كمالاتشان نباشد ، تا هر دو با هم دوران تحصيل را به كمال رسانند و از بيت المال مستغني گردند.اين درخواست ، نياز خصوص اين دوشيزه معصومه نميباشد ؛ جميع دوشيزگان داراي چنين نيازي فطري و الهي و طبيعي هستند كه بايد به احسنوجه ادا شود.شنيده شد در بدو انقلاب كه رفتن دختران در دانشگاهها به همان منوال سابق بودهاست ، بعضي از اهل خبره پيشنهاد كردهبودند ميان دختران و پسران در اطاق درس پردهاي بكشند ، چنانكه در پاكستان اينطور ميباشد. يك نفر از بزرگان سهيم در انقلاب فرموده بود: پرده لازم نميباشد. ما با همين دختران و پسران ، داخل درهم انقلاب را راه انداختيم. اين افراطها ، تفريطهائيرا در پي خواهد داشت !