سي درصد مردم دنيا در فقر مطلق بسر ميبرند. اغلب مردم كشورهاي جهان سوّم فقير هستند ؛ و تنها ده درصد مردم در جوامع صنعتي از رفاه و همه گونه امكانات برخوردارند.دركشورهاي صنعتي معيارها وارزشهاي اخلاقي فراموش شدهاند. مردم كمتر در فكر همبستگي با سائر كشورها مي باشند. اين وضعيّت نميتواند ادامه پيدا كند. ما در آينده با بحرانهائي مواجه هستيم. رسانههاي جمعي وضعيّت خارق العادهاي را بوجود آوردهاند.برخلاف گذشته مردم كشورهاي جهان سوّم از طريق راديو ، تلويزيون ، مطبوعات در جريان آخرين اخبار و اطّلاعات قرار ميگيرند. مردم كشورهاي جهان سوّم وضعيّت خود را با كشورهاي اروپاي غربي مقايسه كرده و دولتهاي آنها را به باد انتقاد ميگيرند.»
برژينسكي مدّعي شد: چين به عنوان پيشتاز كشورهاي جهان سوّم در شكل دادن به اين بحرانها نقش ويژهاي دارد. وي تأكيد كرد كشورهاي جهان سوّم حاضر به پذيرفتن نظام جديد معرّفي شده از جانب آمريكا ، ژاپن ، و اروپاي غربي نيستند.» [81]