استدلال براي كمي فرزند به قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ مردود ميباشد
ديده شدهاست كه بعضي از غير مطّلعين براي رجحان كاهش فرزند استدلال كردهاند به روايت «نهج البلاغة»: قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ . [157] «كمي افراد نانخور انسان يكي از دو وسيله توانگري ميباشد.»و ندانستهاند كه: عيال در لغت عرب به معني فرزند نيست ؛ چه بسا فرزنداني كه نانخور انسان نيستند، و چه بسا عائلهاي كه فرزند نميباشند. عيال به معني نانخور و در تحت عيلوله و مخارج انسان در آمدن است ؛ مانند خادم و خادمه و شاگردان كسب و غلام و كنيز و ميهمانان وارد بر انسان، و تكفّل مخارج بسياري از اقوام و محارم و زوجه و امثالها كه تحت مخارج و عيلوله انسان زيست ميكنند. بنابراين نسبت ميان عيال و اولاد، نسبت عموم و خصوص مِن وجه ميباشد. ومنافات ندارد كه ترغيب به كثرت فرزندان شده باشد ؛ با وجود اين، توصيه شده باشد كه هر چه انسان بتواند افراد تحت عيلوله خويشتن را تقليل كند يك گونه توانائي و توانگري را حائز گرديده است. اين از يك ناحيه.و از ناحيه ديگر، در جمله أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ، ترغيبي و تحريضي بدان نيست ؛ بلكه توانگري براي انسان از دو راه تحصيل ميشود: يكي از راه كسب مال و صرف آن بر عائله كثيره ؛ و ديگري حصر عائله در قلّت با وجود قلّت مال. هر كدام را ميخواهي انتخاب كن ! هذا أوّلاً .و ثانياً ايشان توجّه نكردهاند به گفتار ديگر مولي الموحّدين أميرالمؤمنين عليه السّلام قبل از اين حكمت كه ميفرمايد:
تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَي قَدْرِ الْمَئُونَةِ . [158]«كمك و مساعدت آسماني به مقدار مؤونه زندگي و مخارج لازم فرود
ميآيد.»