ما امروز فرد كم داريم، دكتر كم داريم، پرستار كم داريم، كارگر كم داريم، كشاورز كم داريم، در بيمارستانها مريضان را بواسطه كمبود پرسنل جواب ميكنند ؛ ميوههاي باغهاي روستاها به علّت كمبود و يا نبود كارگر به زمين ميريزد و تلف ميگردد ؛ براي ساختمان منازل، عملهجات كم يابند، اينك كه افغانيها را اخراج ميكنند ارزش عمله ايراني در مشهد مقدّس به روزي 9000 ريال رسيده است.
تشويق روستائيان به راحتطلبي، روستاها را خراب نموده است
علّت اين امر هجوم مردم از روستاها به شهرها و ورود در مدارس تا سطح دانشگاه است. فلان، پسر مشهدي فلان كشاورز، به عمل كشاروزي سر فرود نميآورد ؛ ميخواهد به شهر بيايد و در مسابقات فوتبال و واليبال شركت كند ! لهذا روستاها رو به ويراني گذاردهاست ؛ به چند علّت:1 ـ تشويق روستائيان به تمدّن نوين و داشتن تلويزيون و راديو، و عادت دادن ايشان به سوخت زمستان از گاز و يا بخاري نفتي، كه در اينصورت سوخت وافي نيست و روستائيان كارگر و اهل عمل بايد اوقاتشان را صرف تماشا كنند.2 ـ راحتي زندگي در شهرها و دسترسي به پزشك و مدرسه و اسباب و آلات متجمّلانه.3 ـ فروختن اراضي روستا به متموّلين شهري و ساختن پارك و عمارت ييلاقي براي خود و بالنّتيجه ضايع شدن محصول باغي و زراعتي.4 ـ مبتلا كردن روستائيان به خريد اشيا شهري همچون چراغهاي برقي، و حمل و نقل تيرآهن و لوازم ساختماني شهري، و در نتيجه از ميان برداشته شدن محصول و دامداري و عدم قناعت و اكتفا به تيرهاي چوبي و موادّ سوختني كه در همان دِه از خُرده هيزمها و تپالههاي گاو تهيّه ميكردند و تمام زمستانشان را با استفاده از سوخت و حرارت آن به خوشي ميگذرانيدند ؛ و امّا اينك كه به برق و گاز و نفت مبتلا شدهاند و اين موادّ بطور مستمرّ و مرتّب به آنهانميرسد، در زمستانها دچار سرما و تاريكي ميشوند و لذا خانههايشان را ترك ميكنند و به شهر روي ميآورند.