* عمده فعّاليّت آمريكا در مورد كنترل جمعيّت ، بر روي محدود كردن جمعيّت كشورهاي جهان سوّم و در كنار آن ، كشورهاي اسلامي متمركز است كه از طريق صندوق جهاني پول و سازمان ملل متّحد ، و سازمانهاي وابسته به آن صورت ميگيرد .
بعداز جنگ دوّم جهاني ، غرب به لزوم كاهش جمعيّت در كشورهاي اسلامي پيبرد
* بعد از جنگ جهاني دوّم ، كارشناسان غربي به شكل بارزي به مفاهيم سياستهاي كنترل جمعيّت توجّه كردند.* توصيف كارشناسان غربي ، فرهنگ خود را براي كنترل جمعيّت ، با اين مشخّصههاست :حاكميّت بيديني به مثابه چارچوب اين فرهنگ .گسترش سيطره فرد گرائي .تضعيف نقش اخلاق عمومي .تضعيف ارزشهاي اساسي اجتماعي .گسترش حاكميّت ارزشهاي ثانوي و تأكيد بر ارج نهادن به منافع شخصي .* آمريكا اطمينان دارد كه كشورهاي جهان سوّم سرانجام به تكنولوژي دست خواهند يافت . به همين جهت اين كشور در سياست خارجي خود بر تقسيم اين كشورها به كشورهاي كوچكتر و فشار بر سران كشورها براي كنترل جمعيّت تكيه ميكند .اينها كه ذكر شد ، راجع بود به شماره اوّل از مقاله . و أمّا راجع به شماره دوّم آن ، روزنامه پس از معرّفي آن به مثابه معرّفي نخست ، متن تتمّه مقاله را بدينگونه ذكر نموده است :