و امّا آنچه به نظر حقير ميرسد در انتصاب ايشان به مقام معاونت دبير كلّي سازمان ملل، و مقام رياست صندوق جهاني در امر جمعيّت آنست كه: آن شيّادان و نقشهكشان، و عروسك بازان پشت پرده خواستهاند از موقعيّت و وضعيّت ايشان حدّاكثر استفاده را براي منظور و نقشه خود كه هجوم و حمله همه جانبه بر مسلمانان است بنمايند ؛ و لذا از مدّتها قبل ايشان را بدين سمت منصوب كردهاند تا امروز بهره بگيرند:اوّلاً: رياست صندوق و معاونت دبير كلّ سازمان براي يك زن شرقي موجب تشويق و ترغيب نسوان به ورود در امور اجتماعي و تصدّي مقام صدارت ميگردد، كه خواهي نخواهي زنان را از خانه و كاشانه بيرون كشيده، و آن متانت زندگي و خانهداري و فرزندزائي و ترتيب امر منزل را در هم ميشكند، و تدبير منزل و آرامش خاطر را از آنان سلب ميكند ؛ و اين يك هدف اساسي و مهمّ براي استعمار است. عاقلان دانند كه اين قبيل رياستها اهمّيّت ندارد ؛ ولي براي عامّه مخصوصاً طائفه بانوان داراي اهمّيّت ميباشد.ثانياً: مأموريّت ايشان براي كنترل جمعيّت بسيار مؤثّرتر و مؤكّدتر ميباشد، چون از هم كيشان و هم طبقههاي خود مسلمين است ؛ بخلاف آنكه مثلاً اگر خود مدير سازمان «خاوير پرز دكوئيار» به ايران ميآمد و مصاحبهها و نطقها و سمينارها هم تشكيل ميدادند معذلك آن نتيجه را نميداد. [111]