ذكر برخي از مشكلات دختران در نامه دوشيزهاي به مؤلّف
چند ماه پيش از اين ، نامهاي براي حقير آمد به نام... از شهر... و پس از سلام و تقاضاي دعا براي حلّ مشكل خويش ، خود را معرّفي نموده بود كه: «من دختري 21 ساله هستم ؛ حدود پنج سال در حوزه بوده و الان در شهرستانخود ميباشم. با حضرتعالي از طريق يكي از بستگان نزديكم و تا حدودي مطالعه كتابهاي شما آشنا شدهام.»
آنگاه ايشان طرح چند سؤال درباب حشر و كيفيّت معاد جسماني ، و درباره
حديثي از حضرت صدّيقه كبري سلامُ الله عَليها ، و درباره حدود كامل حجاب اسلامي نموده ، و سؤال چهارم خود را بدينگونه مطرح كردهاست كه: «در قرآن در مورد مردان آمده است كه اگر نياز به ازدواج دارند ميتوانند زنان بيوه را صيغه كنند ، و يا آنكه صبر كنند تا خداوند به فضل خود آنها را بينياز گرداند [86] ؛ و يا حتّي در مورد بيوهگان نيز تا حدودي راه حلّي براي برطرف كردن نيازهاي جنسي آنان ميباشد ، مثلاً با مراجعه به مراكزي مثل بنياد كوثر ، و يا آقايان روحاني معتمد مشورت كرده و راه حلّي داشته باشند.امّا مسألهاي كه بسيار ميبينم و واقعاً جوابي بنظرم نميرسد. اينكه در مورد دوشيزگان راه حلّ چه ميباشد ؟ با توجّه به اينكه شرم و حياي مخصوصي كه در آنان وجود دارد مانع از ابراز احساسات آنها ميشود و از طرفي نيز چون بعضي از آنان پايبند به اصول اخلاقي و اسلامي هستند و از معاشرتهاي نامناسب با اجنبي خودداري كرده و حجاب كامل را نيز حفظ كردهاند ؛ امّا چون در جوّ فعلي جامعه ما كمتر بهائي براي دختران با عفاف و حجاب قائلند و اكثراً جوانهاي مشرف به ازدواج خواهان همسري فاقد حجاب اسلامي ميباشند ؛ و از طرفي هم ديده ميشود در آينده در زندگيشان با مسألهاي هم برخورد نميكنند، و حتّي شايد بعدها در رديف اشخاص با ايمان قرار گيرند ، و عامّه مردم اكثراً دختراني كه زيبائي چهره و اندام را به نمايش ميگذارند پسنديده ، و
اين دختران راحتتر قادر به ازدواج ميباشند ، البتّه ازدواجي موفّق.