عقل سليم حكم ميكند كه براي بررسي هر مسألهاي قبل از هر چيز ادلّه موافق و مخالف با آن شنيده و سپس با توجّه به همه جوانب درباره آن مسأله حكمي صادر و يا تصميمي گرفته شود . مسأله كنترل جمعيّت نيز از اين اصل جدا نيست .آنچه تا بحال در اين مورد گفته شده ، صرفاً يكسو و نمايانگر نظرات طرفداران اين طرح بوده و كمتر سخني در باب مخالفت گفته شده است . اكنون در اين نوشتار تلاش بر اينست كه با همهجانبه نگري و بررسي نظريّات موافق و مخالف ، يك بررسي كلّي و ريشهاي انجام شود تا مشخّص گردد كه طرح جلوگيري از افزايش جمعيّت آيا همانگونه كه در تبليغات مطرح ميشود يك طرح نجات دهنده و ضروري است يا بر عكس طرحي استعماري است كه به منافع سياسي ، مذهبي و حتّي اقتصادي كشور لطمههاي جبران ناپذيري وارد ميكند . قبل از هر چيز خوب است نگاهي داشته باشيم به نظريّات و استدلالات طرفداران طرح كنترل جمعيّت در ايران و جهان.» و در اينجا شروع ميكند به محتويات مقاله .اين مقاله بسيار مستدلّ و مبرهن ميباشد و اگر خوف اطاله زائد از حدّ نبود سزاوار بود ما در اينجا همهاش را بازگو ميكرديم ؛ ولي بجهت اختصار فقط به عناوين مهمّ آن كه در هر شماره با خطّ درشت و داخل در كادري مشخّص شده است قناعت ميورزيم :