امروزيها نميفهمند كه كارهاي مختصّه زن ابداً منافاتي با حمل او ندارد
امروزيها كه ميگويند : زن بايد در اجتماع وارد شود و اين امر با حامله شدن تنافي دارد ، نميفهمند كه: كارهاي مختصّه زن ابداً منافاتي با حمل او ندارد ؛ و كارهاي غير مختصّه ، كارهائيست كه براي وي فائده ندارد ، بلكه ضرر دارد و براي او كمال نميباشد ! واين امر را نميتوانند ادراك كنند كه: علوم فيزيكي و صنايع به درد زن نميخورد ؛ نه از اختصاصات اوست و نه في حدّ نفسه كمالي براي او به شمار ميآيد.آخر اگر زني نداند كه پيدا كردن مقطع بريدگي رشته سيم تلگراف در ميان بيابان با إعمال «پُلِ وِتْسْتُن» ميباشد ، و تا آخر هم تلگرافچي و رابط نقطه بريدگي سيم در طيّار سلك آن نباشد ، چه ضرري به وي ميرسد؟!نويسنده سرمقاله مجلّه «حوزه» ، طبق اصول غربزدگي بر كلام مؤلّف ايراد گرفته است
اين امر مهمّ و رمز خطير مورد ادراك نويسنده سرمقاله مجلّه حوزه ، شماره 1 4 ، مورّخه آذر و دي 9 6 13 واقع نشده است و بر نوشته حقير در جلد اوّل «نور ملكوت قرآن» از دوره «أنوار الملكوت» كه اينك آن بحث را مفصّلاً در اين كتاب شريف « رساله نكاحيّه » ملاحظه فرموديد ، ايراد نموده است.اين مقاله با عنوان: «مبادي تحقيق در حقوق زن» آغاز ميشود و پس از ذكر مقدّمهاي در صدد بيان «دشواريهاي تحقيق» بر ميآيد و عواملي را يكي پس از ديگري از دشواريهاي اين تحقيق به شمار ميآورد تا ميرسد به عامل پنجم كه آنرا «شناخت تمدّن جديد» به حساب ميآورد و ميگويد:«شناسائي تمدّن و وضع كنوني زيست بشر ، از ضروريّات و مبادي اصلي استنباط حقوق زن در شرائط كنوني است. در اين مقوله نقش زمان و مكان در استنباط و اجتهاد ، جدّي و اساسي است ؛ و بدون درك صحيح از آن ، توقّع راه حلّ مفيد و مطلوب و مشروع ، غير ممكن است.پارهاي از ايدهها و نظريّات ، از عدم شناخت شرائط جديد است ، ديدههاي سطحي نگري كه از خانه و كاشانه خود پا را فراتر نگذاردهاند و گمان بردهاند در زمان پيدايش صدها و هزاران نياز جديد ، اجراي آن تئوريها و يا حتّيطرح آن ، ميسور و ممكن است.