اگر زن بچّه بزايد و دنبال كمال برود، همه ملّت خود را حيات بخشيده است
سؤال چهارم
اينكه فرمودهايد: «و نقش زن تنها به بچّه زائيدن منحصر نيست. وانگهي هر كشوري كه ميخواهد در راه توسعه گام بردارد، نميتواند تنها با نيمي از جمعيّت خويش اين راه را بپيمايد.» گفتاري درست و طبق موازين علمي نميباشد.موازين علمي ميگويند: زن و مرد در هر جامعه، در وهله اوّل ميبايست به سلامت خويش بينديشند؛ و آنرا ازهر امر دگري مقدّم بدارند.اگر زن بچّه نزايد و سلامت خود را فاقد گردد ؛ هزار شغل خارجي گرچه مفيد هم باشد، چه سودي براي او خواهد داشت ؟!ما معتقديم طبق عمل به شعار شما، اگر زن بچّه نزايد به نيمي از جمعيّت كشور خيانت كردهاست. و علاوه چنانچه در مشاغل مردان شركت جويد، غير از اشغال آن مناصب كاري نكردهاست ؛ و بنابراين بر آن نيمه دگر هم خيانت نمودهاست. بالنّتيجه تمام جمعيّت كشور خويش را فاسد كردهاست.و طبق اعتقاد ما اگر زن بچّه بزايد، با تندرستي خود، نيمي از حيات جمعيّت كشور خويش را تضمين كرده است. و اگر با آن به دنبال كمال روحي خود برود سعادت ابدي خود را حائز گرديده است ؛ و بنابراين در روند مصالح جميع جمعيّت كشور خويش قدم راستين برداشته است.
اينكه فرمودهايد: «خوشبختانه در آئين اسلام مخالفت سازمان يافتهاي با تنظيم خانواده وجود ندارد... تنها كاتوليكها هستند كه در مورد تنظيم خانواده به جزميّات متوسّل ميشوند.» چگونه ميتواند سخن استواري باشد ؟! مگر در آئين يهوديان، اينك آن اصرار و ابرام را از «تالمود» و از خاخامهاي يهودي در برقراري نكاح و تكثير فرزندان بني إسرائيل نديديم ؟!