استدلال‌ به‌ آيه: وَقَرْنَ فِي‌ بُيُوتِكُنَّ در «رساله بديعه‌» بر عدم‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوري‌ - رساله نكاحيه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رساله نكاحيه - نسخه متنی

سيد محمدحسين حسيني طهراني؛ اشراف: موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از جمله‌ جناب‌ محترم‌ دوست‌ مكرّم‌ آقاي‌ دكتر حاج‌ منوچهر لاري‌ أيَّده‌ اللَه‌ تعالي‌ ، رئيس‌ بخش‌ داخلي‌ بيمارستان‌ قائم‌ مشهد گفت‌: همين‌ كه‌ من‌ اين‌
بحث‌ از كتاب‌ را مطالعه‌ كردم‌ ، نسخه‌هاي‌ بسياري‌ از روي‌ آن‌ زيراكس‌ نمودم‌ و براي‌ دوستان‌ خودم‌ از پزشكان‌ ارسال‌ كردم‌.

استدلال‌ به‌ آيه: وَقَرْنَ فِي‌ بُيُوتِكُنَّ در «رساله بديعه‌» بر عدم‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوري‌

و امّا استدلال‌ حقير به‌ آيه‌ مباركه: «وَ قَرْنَ فِي‌ بُيُوتِكُنَّ» در «رساله‌ بديعه‌» براي‌ عدم‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوري‌ بوده‌ است‌.

توضيح‌ آنكه‌: در مراجعت‌ فقيد عظيم‌ رهبر كبير انقلاب‌ از پاريس‌ به‌ طهران‌ و بناي‌ تشكيل‌ مجلس‌ خبرگان‌ براي‌ نوشتن‌ قانون‌ اساسي‌ ، در مجلس‌ خبرگان‌ زمزمه‌اي‌ بود براي‌ تصويب‌ جواز ورود زنان‌ به‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ ، و اين‌ عدم‌ جواز نه‌ تنها نظريّه‌ حقير بلكه‌ نظريّه‌ جميع‌ علما امّت‌ بود ، حتّي‌ خود حضرت‌ فقيد معظَّمٌ لَه‌ قبل‌ از اين‌ جريان‌.

در مجلس‌ خبرگان‌ بحث‌ بود در جواز و عدم‌ جواز. مجوّزين‌ مي‌گفتند: وكالت‌ مجلس‌ وكالت‌ است‌ از قِبَل‌ مردم‌ ؛ و حقّ جواز وكالت‌ براي‌ زن‌ در اسلام‌ مسلّم‌ مي‌باشد.

حقير معتقد بود: اين‌ وكالت‌ نمي‌باشد ؛ بلكه‌ ولايت‌ است‌ كه‌ بر روي‌ آن‌ نام‌ وكالت‌ نهاده‌اند. لهذا كتابي‌ مفصّل‌ در تحت‌ عنوان‌ «رساله‌ بديعه‌ در تفسير آيه‌: «الرِّجَالُ قَوَّ'مُونَ عَلَي النِّسَاء» در مدّت‌ پنج‌ هفته‌ (از نيمه‌ شوّال‌ تا 22 ذوالقعده 1399) تصنيف‌ ، و نُسَخ‌ زيراكسي‌ آنرا براي‌ رهبر معظّم‌ و جميع‌ نمايندگان‌ مجلس‌ خبرگان‌ و سپس‌ نسخ‌ مطبوعه‌ را براي‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌، و براي‌ بسياري‌ از مقامات‌ ذي‌دخل‌ فرستادم‌. و در آنجا به‌ اثبات‌ رساندم‌ كه‌ مجلس‌ شوري‌ ، وكالت‌ نيست‌ ، ولايت‌ است‌ ؛ و زن‌ نمي‌تواند ولايت‌ مردم‌ را بعهده‌ بگيرد. چون‌ بحث‌ در مجموع‌ كتاب‌ از حكومت‌ و قضاوت‌ و جهاد زن‌ بوده‌ است‌ ، مطلب‌ در كتاب‌ دنبال‌ مي‌شود تا مي‌رسد به‌ صفحه‌ 5 21 تا صفحه‌ 219 از ترجمه‌ كه‌ در آن‌ بحث‌ خصوصي‌ از عدم‌ جواز دخول‌ زنان‌ در مجلس‌ شوري‌ مي‌باشد:

/ 298