رضايت به بستن لولهها ، با فريب و پنهان داشتن از نظريّه علماء بوده است
ميگويند:ما به آنها جائزه دادهايم! تلويزيون به حكم قرعه دادهايم ! [96] پنجهزار تومان پول به مستضعفان دادهايم !جواب اينكه: اين مقدار عيناً به مثابه آجيلي است كه به طفل ميدهند، براي آنكه اورا بدزدند و سرقت كنند و خونش را بمكند.علاوه، شما با نيرنگ و حيله اين عمل را انجام دادهايد و يك نفر را نه از حكم شرعي، نه از عواقب مهلكه و خطيره اين عمل مطّلع ننمودهايد ؛ و اگر بگوئيد: با رضايت خود مرد و زن انجام دادهايم، بايد گفت: با اين تبليغات گسترده بر پايه مكر و خدعه و بر اساس دروغ و كذب، رضايت آنان در حكم رضايت آن كفن فروش است كه دزد از وي بستاند:گويند: زني در آستانه مرگ بود. و يك پسر داشت كه در تمام عمر از راه دزدي به وي مخارج ميداد.مادر گفت: اي پسرجان ! غذاي مرا در مدّت يك عمر از طريق دزدي آوردي. الان از تو تقاضا دارم فقط يك كفن حلال براي من بياوري !پسر گفت: به روي چشم ! دوان دوان به سوي دكّان كفن فروش آمد و يك دست كفن گرفت و در زير بغل نهاد كه به منزل بياورد. كفن فروش گفت: پولش را بده ! پسر گفت: بگو حلال ! كفن فروش گفت: چگونه بگويم ؟! پسر، كفن فروش را در زير دست و پاي خود انداخت و بر وي ميكوفت و ميگفت: بگو حلال ! حلال ! كفن فروش گفت: حلال ! حلال ! حلال ! هزار مرتبه حلال ! ازشير مادر افزونتر حلال !