و در قول او: مِنْ عِبَادِكَ «از بندگان تو» تقرير و تثبيت اين حقيقت بوده باشد كه آدميان با وجود اين از بندگان او ميباشند و از عبوديّت منسلخ
نميشوند، و اوست پروردگار ايشان ؛ هرگونه كه بخواهد در آنان حكم ميفرمايد.قَوْلُهُ تَعالَي: وَ لاُضِلَّنَّهُمْ وَ لاُمَنِّيَنَّهُمْ تا آخر آيه «و حقّاً من آنها را به گمراهي مياندازم، و حقّاً من آنها را به آرزوهاي واهي در ميافكنم» تبتيك به معني پارهكردن و شكافتن ميباشد و منطبق ميشود بر آنچه كه نقل شده است كه أعراب جاهليّت عادتشان بر اين بوده است كه گوشهاي بحيرهها و سائبهها را چاك ميزدند براي آنكه علامتي باشد بر حرمت خوردن گوشت آنها.و اين اموري كه شمرده شده است همگي ضلالت ميباشد، بنابراين ذكر اضلال با آنها از قبيل ذكر عامّ است، كه پس از آن بعضي از افراد عامّ را بجهت عنايت خاصّهاي ذكر كرده است، ميگويد: لاُضِلَّنَّهُمْ: حتماً گمراه مينمايم ايشان را بواسطه اشتغال به عبادت غير خدا و ارتكاب معاصي، و حتماً به طمع باطل ميافکنم و فريب ميدهم ايشان را بواسطه اشتغال به آمال و أماني كه ايشان را از شؤون واجبه و حتميّه خود و از مهمّات امورشان باز دارد، و حتماً من امر ميكنم آنان را كه گوشهاي شترانشان را بشكافند، و حرام كنند آنچه را كه خداوند حلال نموده است، و حتماً من امر مينمايم آنها را كه خلقت خدا را تغيير دهند ؛ و بنابراين مُفاد اين كلام منطبق ميشود بر مثل اخته كردن و انواع مُثلَه و لواط نمودن و مُساحقه كردن.» [140]